وقتی خواندن و نخواندن، دیگر یکی نیست!
اشاره
امتحانهای نزدیکشده، زمان مثل باد و برق میگذرد و ما کلی درس نخوانده روی هم تلمبار کردهایم. وضعیت بغرنجی است. چه کار میتوانیم انجام بدهیم؟ یکی از راهها درست خواندن است؛ چیزی که خیلی از ماها قواعدش را نمیدانیم. این مقاله به همین موضوع پرداخته است. با خواندن آن، کلی وقت صرفهجویی خواهید کرد؛ چیزی که در ایام امتحانات، غنیمت بسیار بزرگی است.
افرادی که هنگام مطالعه از شیوههای یادداشتبرداری استفاده نمیکنند، میزان بهرهوری مطالعهشان تنها حدود بیست درصد است. اگر فرد در زمان مطالعه زیر عبارتهای مهم کتاب یا هر نوشتهدیگر خط بکشد؛ یعنی به عمل برجستهسازی که از عوامل مؤثر در یادآوری است، اقدام ورزد، میزان بهرهوری او در مطالعه به سی درصد افزایش مییابد. اگر در حین مطالعه، یادداشتبرداری از نوع خلاصهنویسی صورت گیرد، بازدهی به چهل درصد میرسد. یادداشتبرداری به شیوه استخراج عباراتی که حاوی نکات مهم است،بهرهوری را به پنجاه درصد افزایش میدهد و اگر یادداشتبرداری بر اساس استخراج نکتههای کلیدی باشد، بازدهی بیشتری دارد که میزان آن بسته به چگونگی تنظیم نکتههای کلیدی است. تنظیم نکتههای کلیدى به صورت خطى، میتواند بازدهی را به شصت درصد افزایش دهد و اگر تنظیم نکتههای کلیدی به صورت شبکهای صورت گیرد، حتی ممکن است افزایش بهرهوری تا صد در صد هم برسد.
تبیین مفهوم نکتههای کلیدى
گاهی هنگام مطالعه متن، واژهها و نکاتی را مییابیم که اصلیترین جایگاه را در عبارت دارند و حتی دیگر واژهها برای تبیین آنها به کار گرفته میشود. در حقیقت، خواننده با دیدن این نکات، تمام مطالب مرتبط با آنها را در ذهن تداعی میکند. نکتههای کلیدى، حاوی یک یا چند کلمه اصلی یا فرعی است و علت گزینش آنها بهعنوان نکته کلیدی آن است که با دیدن آنها میتوان تمام مطالب مربوط به آنها را در ذهن تداعی کرد. بر این اساس، میتوان آن کلمه یا کلماتی را که خارج از متن هستند، ولی میتوانند امر تداعی مطالب را انجام دهند، بهعنوان نکتههای کلیدى برگزید. هر چه در زمان مطالعه برای تشخیص و استخراج نکتههای کلیدى, بیشتر دقت میشود، یادگیری بهتر و آسانتر صورت میگیرد.
مغز در رویارویی با مطالب، نخست به کدگذاری آنها میپردازد، سپس مطالب را ذخیره میکند و در سومین مرحله، به بازیابی مطالب هنگام نیاز اقدام مینماید.
روشهای ثبت نکتههای کلیدى
1. روشخطى: در این روش، نکتههای کلیدى در پی یکدیگر به صورت افقی یا عمومی ثبت میشود و بازیابی متن با به خاطرآوردن این نکتهها انجام میگیرد.
2. روش شبکهاى: نکتههای کلیدى بر اساس موضوع به شاخههای اصلی، فرعی و فرعیتر طبقهبندی و ثبت میگردد. جایگاه هر نکته در ارتباط با دیگر مفاهیم، مشخص است. در طرح شبکهاى، تمام شاخههای اصلی باید به عنوان سلسله مطالب کتاب به هم متصل شوند و در صورت تعدد شاخههای اصلى، باید با یافتن وجوه مشترک میان آنها، تعدادشان را به سه تا پنج شاخه اصلی تقلیل و شاخههای دیگر را به آنها ربط داد. این شیوه را میتوان درباره شاخههای ردههای بعدی نیز به کار گرفت. بهترین زمان برای استخراج نکتههای کلیدى و اجرای طرح شبکهای، هنگام مطالعه اصلی است.
اصول اجرای طرح شبکهاى
مشخص کردن عنوان مطلب: باید عنوان را به گونهای برجسته کرد که چشم در نخستین نگاه متوجه آن شود.
تمایز شاخههای اصلی از شاخههای فرعى: برای این کار میتوان از کادرها، خطوط و رنگها استفاده کرد. اختصاص جایگاه مشخصی به شاخههای اصلی در کنار عنوان مطلب، یادیگری و بازیابی مطالب را آسان میکند.
محدودیت شاخههای اصلى: تعداد شاخههای اصلی باید کم باشد. اگر شاخههای اصلی بیشتر از حد متعارف باشد، باید با یافتن وجوه مشترک میانشاخهها، هر چند شاخه را در یک گروه طبقهبندی کنیم. مثلا اگر شش شاخه بود، به دو شاخه و هر شاخه را به سه شاخه کوچکتر تقسیم کنیم.
به کارگیری نشانهها و قراردادها: خوب است از نشانههای اختصاری در طرحها استفاده شود. مثلاً به جای حرف مهم «م» و به جای بزرگ «ب».
انواع طرحهای شبکهاى
1. مدل شعاعى: عنوان مطالب در وسط صفحه و در داخل کادر، و شاخههای اصلی که از دیگر نکات فرعی و مرتبط با هر شاخه متمایز شده است، در پیرامون عنوان مطالب قرار میگیرد.
2. مدل سازمانى:
الف) عنوان مطلب در بالای طرح شبکهای و شاخههای اصلی در پایین عنوان مطلب و متصل به آن قرار میگیرد و مطالب فرعی هر شاخه نیز در پایین هر شاخه اصلی به ترتیب در زیر آن واقع میشود.
ب) میتوان آن را به صورت آکولادی از کنار صفحه اجرا کرد. در این شیوه، عنوان مطلب در سمت راست صفحه قرار میگیرد. مطالب فرعی نیز به همین شکل به هر شاخه اصلی متصل میگردد.
زمانهای مناسب خلاصهبردارى
1. زمان خواندن: نوشتن خلاصه کتاب هنگام خواندن.
2. بلافاصله بعد از اتمام خواندن: برای بررسی میزان فهم و افزایش میزان نگهداری مطالب.
3. پس از گذشت مدتی از مطالعه: برای آماده شدن برای امتحان، کلاس و... .
روش نظام مطالعه برتر
1. پیش مطالعه: در مدت دو تا شش دقیقه پیش از مطالعه اصلى.
بررسی اجمالی کتاب: قبل از مطالعه باید دید هدف از خواندن کتاب چیست؟ بعد از مشخص شدن هدف، در مدت یک یا دو دقیقه به مطالعه آن بپردازید.
بررسی اجمالی هر فصل: مطالعه اجمالی در مدت دو دقیقه. تصاویر و جدولها و نمودارها و نکات برجسته و تیترهای اصلی و فرعی و نتیجهگیری و پرسشهای آن فصل، از مهمترین نکات است و مطالعه تفصیلی را باید فصل به فصل انجام داد.
سوالگذارى: مطرح کردن پرسشهایی قبل از خواندن. مدت طرح هر سؤال یک تا دو دقیقه است. سؤال را میتوان از تیترهای اصلی و فرعی و نکات برجسته و... طرح کرد. هنگام طرح سؤال نباید نگران جواب آن باشیم.
2. زمان مطالعه: هنگام مطالعه باید به برخی نکات توجه داشت:
مطالعه و یادداشتبردارى: ضمن خواندن متن با سرعت متناسب، نکات مهم را براساس طرح شبکهای یادداشت کنیم.
بازنگری و بازخوانی طرح شبکهاى: مرور طرح بالا.
بازیابی و سنجش خود: پرسیدن سؤالهایی از خود تا ببینیم آیا مطلب در ذهن ما با اشکالی مواجه نیست تا در صورت نیاز درصدد رفع آن برآییم.
3. پس از مطالعه: تبیین این بخش وابسته به تبیین مسئله مرور است که ما در ذیل به آن اشاره کنیم:
مرور: یادگیری در مرحله پیشمطالعه و مطالعه صورت میگیرد و مرحله مرور شامل چند مرحله است. در مرحله یادگیرى، صددرصد مطالب فرا گرفته شده در حافظه کوتاهمدت قرار میگیرد، اما برای ثبت و پایداری دایمی مطالب در حافظه، نیازمند ثبت و انتقال به حافظه بلندمدت هستیم که این کار با مرور مطالب میسر میشود. برای تیین مرحله مرور، باید منحنی فراموشی را توضیح دهیم.
منحنی فراموشى: فراموشی هم مثل اصل یادگیرى، تابع قوانینی است. برای اینکه ذهن دچار فراموشی نشود، باید اولین مرور ده ساعت پس از مطالعه اول و دومین مرور ده روز پس از مرور اول و مرور سوم یک ماه پس از مرور دوم چهارمین مرور، چهار ماه پس از مرور سوم صورت گیرد. انجام مرور چهارم، تمامی اطلاعات تا یک سال پس از آن در خاطر باقی میماند. بعد از آن لازم است مرور پنجم یک سال پس از مرور چهارم، مرور ششم، دو سال پس از مرور پنجم، مرور هفتم پنج سال پس از مرور ششم، مرور هشتم ده سال پس از مرور هفتم و مرور نهم بیست سال پس از مرور هشتم صورت گیرد.
نشانهگذاری و حاشیهنویسى
با نشانهگذاری و نوشتن رمزها و نشانهها بر روی مطالب کتاب، ساختمان مطالب آن مشخص میشود. برای اینکه در فهم و مرور مطالب مشکلی پیش نیاید، لازم است از نشانههای واحد برای نشانهگذاری در سرتاسر کتاب استفاده شود.
1. دور تز اصلی کتاب خط بکشید و اگر مشخص نشده، خودتان آن را مشخص کنید و به آن تز بدهید.
2. نکات اصلی را داخل [] قرار دهید.
3. زیر جزئیات مهم خط بکشید.
4. در حاشیه کتاب، تداعیها، پرسشها و انتقادهای خود را از نویسنده، بر اساس مطالعات و تجربیتتان بنویسید.
خلاصه کردن
یک خلاصه خوب آن است که دربردارنده تز اصلى، نکات اصلی و نکات جزئی متن مطالعه شده باشد؛ البته با این شرط که خواننده از عین الفاظ نویسنده استفاده نکند و تنها با کوشش خودش مطالب را بنگارد.
دکتر عباسعلی شاملى