چه باید کرد و بهترین شیوه برای ارتباط مناسب با نوجوان کدام است؟
(شیوه برخورد با مشکلات نوجوانان)
واقعیت این است که والدین به سبب اطلاعات اندک از مراحل رشد کودک، به ویژه دوران نوجوانی و بلوغ اغلب نه تنها از مشکلات آنها نمی کاهند بلکه نوجوان را گیج تر و نگران تر هم می کنند. لذا جهت پیشگیری از هر نوع اشتباه کاری، آموزش نحوه برخورد با نوجوان به والدین و شیوه های ارائه اطلاعات به دختران و پسران الزامی به نظر می رسد.
والدین بایستی بدانند، از پدیده های رایج این دوره عدم ثبات حال، سرکشی و ناسازگاری و آشفتگی و حساسیت بیش از اندازه است. لذا باید از برخوردهای تحکم آمیز، امر و نهی های لجاجت برانگیز و رفتارهای تحقیر کننده و تهدید کننده و ایجاد محدودیت پرهیز نمود و به جای آن با آنها از راه صمیمیت و رفاقت و همفکری وارد شد.
این را به یاد داشته باشید که خود شما هم زمانی نوجوان بودید، پس بهترین راه برای شناخت احساسات آنها، دیدن دنیای آنها از دریچه چشم نوجوان است.
- دیده شده نوجوان در این دوره دچار نوعی شلختگی در انجام کارها می شود و دلیل آن احساس بلندتر بودن دست ها و پاهایشان است. لذا اهانت، تحقیر و به کار بردن الفاظ طعن آمیز و نیشدار، سرکوفت زدن، ضعف و شکست های آنها را به رخ کشیدن، سرزنش و زیاده روی در تذکر نتیجه ای جز جریحه دار شدن احساس و شخصیت نوجوان ندارد. بهترین راه برای کنترل و اصلاح نوجوان ایجاد محدودیت و تحکم و تهدید به تنبیه نیست. بلکه ایجاد مصونیت و ایجاد شناخت از طریق رشد دین باوری، ایمان، پایبندی به ارزش های خانوادگی است؛ ما هر قدر جوانان مان را محدود کنیم و برای جلوگیری از رفتارهای (از دید ما ناهنجار) تهدیدشان کنیم آنان گستاخ تر و جری تر می شوند و تمایل و کنجکاوی بیشتری برای انجام آن اعمال پیدا می کنند و سهل الوصل ترین راه از طریق دوستان و همسالان منحرف است.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:43 صبح )
پول توجیبی و تجربه های شیرین مستقل شدن نوجوانان
دیروز؛ یادم هست هفت ساله که بودم و تازه به مدرسه می رفتم، پدرم هر روز پنج تومان به من می داد و در هفته جمعاً ?? تومان می توانستم داشته باشم. آن وقت ها اگر بچه ای به آن سن و سال در هفته این قدر پول می گرفت، خیلی احساس پادشاهی می کرد.
هر سال که بزرگ تر می شدم اندکی به این مبلغ افزوده می شد و دیگر به جای هر هفته هر ماه آن را دریافت می کردم. تا اینکه یک وقت دلم خواست که یک دوچرخه داشته باشم، اما پول خریدش را نداشتم. به توصیه پدرم شروع به پس انداز کردم و کمی هم به ازای انجام برخی کارها در خانه و کمک کردن به خانواده، بالاخره توانستم آنچه مورد نظرم بود، برای خود تهیه کنم و آن وقت بود که تازه فهمیدم داشتن پول توجیبی چقدر خوب است و برای به دست آوردن هرچیز چه اندازه باید تلاش کرد
هر سال که بزرگ تر می شدم اندکی به این مبلغ افزوده می شد و دیگر به جای هر هفته هر ماه آن را دریافت می کردم. تا اینکه یک وقت دلم خواست که یک دوچرخه داشته باشم، اما پول خریدش را نداشتم. به توصیه پدرم شروع به پس انداز کردم و کمی هم به ازای انجام برخی کارها در خانه و کمک کردن به خانواده، بالاخره توانستم آنچه مورد نظرم بود، برای خود تهیه کنم و آن وقت بود که تازه فهمیدم داشتن پول توجیبی چقدر خوب است و برای به دست آوردن هرچیز چه اندازه باید تلاش کرد
ضرورت وجود مبلغی به عنوان پول توجیبی بحثی است که همواره در میان خانواده ها وجود دارد. اینکه هر خانواده با توجه به توان مالی و نیازهای فرزندان خود در هر سنی مبلغ معینی را ماهانه یا هفتگی در اختیار آنها قرار دهد، برای برآوردن نیازهای ثانویه فرزندان امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
کارشناسان بر این باورند که چنین مبلغی به هر حال باید به فرزندان تا زمانی که بتوانند نیازهای خود را مستقلاً برآورده سازند، پرداخت شود. اما همین پرداخت هم نباید شکل بی رویه و نادرست داشته باشد و سبب وابستگی و عدم استقلال فرزندان شود. به علاوه کارشناسان بر این امر تأکید دارند که دادن پول توجیبی باید به صورتی باشد که سبب کاهلی در فرزندان نشود.
دکتر فربد فدایی- روان پزشک- برآوردن نیازهای اولیه کودک در سال های نخستین زندگی را یک ضرورت حتمی می داند و می گوید: «این نیازها باید بی چون و چرا برآورده شود، اما در سال های بعد باید برای کودک محدودیت هایی در نظر گرفت و از سوی دیگر به هنگام تهیه لوازمی که مربوط به اوست، از وی نظر خواهی کرد تا بدین وسیله با خرید و پول آشنا شود.»
کودک معمولاً پس از سن سه سالگی واژه من و مالکیت را می آموزد و مفهوم واژه پول به عنوان جنسی اعتباری که عامل خرید محسوب می شود، از پنج سالگی شکل می گیرد. در سال های پیش از پنج سالگی ذهن فرد آن قدر رشد نیافته که معنای پول را بداند و نیازی هم به پول دادن به کودک نیست.
پرداخت مبلغی به عنوان پول توجیبی به هر میزان ضمن آنکه باید پاسخگوی مقداری از نیازهای فرزندان باشد،باید به آنها می آموزد تا برای به دست آوردن آنچه می خواهند بکوشند و در مقابل آنچه دارند احساس مسئولیت کنند.
دکتر رضا دولتیار باستانی، پرداخت مبلغی به عنوان پول توجیبی را یک ضرورت دانسته و بر این باور است که به دو دلیل باید به فرزند پول توجیبی داد، یکی آموختن میزان مصرف به کودک و کنترل آن که معمولاً کودکان ?-? ساله مصرف بالایی دارند و در صورت در اختیار داشتن پول، همه را تنقلات و چیزهای غیر ضروری می خرند و اگر والدین از این مسأله ساده بگذرند، علاوه بر تأثیر روانی بد ِ آن سبب نامحدود شدن خواسته های فرزند می شوند.
این روان شناس و استاد دانشگاه، دلیل دیگر را آموختن مفهوم محدودیت در زندگی می داند و توضیح می دهد: «به پایان رسیدن یک امکان یا موقعیت، به فرزند می آموزد که منابع محدودی در اختیار دارد و باید با پس انداز کردن و برنامه ریزی درست از آنها به بهترین نحو استفاده کند. در نهایت هم می آموزد که اگر برآوردن نیاز امروز را به تأخیر بیندازد، سود خواهد برد.»
میزان پول توجیبی فرزندان با توجه به تمکن مالی هر خانواده متفاوت است و کم یا زیاد بودن آن، گاه نتایج ناخوشایندی را برای فرزندان به ویژه جوانان به دنبال دارد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:43 صبح )
با نوجوان خود دوست باشید
برای این که بتوانید با نوجوان خود ارتباط برقرار کنید و این ارتباط را استحکام بخشید بار دیگر با او، نوجوانی خود را تجربه کنید. بسیاری از شما دوره پرالتهاب و شیرین کودکی و نوجوانی را پشت سر گذارده اید و بی تردید هر یک از شما آن دوران را با تمام شادی ها و غم ها به یاد می آورید، اما آنچه بیش از همه و از بین تمامی حوادث شیرین و تلخ در صندوق خاطرات پایدار می ماند، طرز برخورد و سلوک بزرگسالان و اولیاء در آن دوران است، که نتایج خود را اکنون در زندگی و در رفتارها نشان می دهد. دوران نوجوانی، مرحله گذر از مرز کودکی و ورود به دنیای تازه و مملو از احساسات مختلف و متناقض، همراه با مشکلات است.
مشکلاتی که اغلب به دلیل درک نادرست یا عدم درک تغییر و تحول روانی و فیزیکی از سوی والدین و خود نوجوان و اطرافیان تبدیل به بحران می گردد. مرحله ای که شناخت آن کمک بسیار زیادی به بارور شدن توانایی های بالقوه، ایجاد و رشد خلاقیت در نوجوانان می گردد و متقابلاً عدم شناخت صحیح و مقابله غیر عاقلانه با بسیاری از تغییرات این دوره موجب واکنش حاد روان شناختی و عاطفی فرد خواهد شد.
این دوره برای نوجوان توأم با بروز مشکلاتی است.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:43 صبح )
نیازهای جوانان و نوجوانان
روان شناسان از نیازهای انسان فهرستهای متنوّع و متعددی ارائه دادهاند. مربیان و معلمان گرامی در مسیر شناخت و هدایت نسل نوجوان و جوان نیازهای آنان و کیفیت برآورده شدن آن نیازها را نباید فراموش کنند بلکه باید خواستههای آنها را بشناسند و در جهت سازندگی آنان بکوشند.
از طرفی باید راهی را برگزینیم که آنها برای برآورده شدن نیازهایشان اقدام نمایند و هم برای توقعاتشان حدّ و مرزی قائل گردند.
نیازهای نوجوانان، گوناگون و متعدد است و ما در اینجا به برخی از تقسیمبندیهای نیازها که توسط
روان شناسان ارائه شده است اشاره میکنیم.
((موری)) کلیه نیازها را به دو دسته تقسیم میکند:
1- نیازهائی که منشاء درونی دارند مانند نیاز به آب و هوا، نیازهای جنسی، نیاز به دفع و تخلیه و اجتناب از آسیب و درد.
2- نیازهایی که منشاء ذهنی و فکری دارند مانند نیاز به موفقیّت، هویت، استقلال، وابستگی، کمالطلبی و ...
((فروید)) معتقد بود که بشر دارای دو نوع غریزه اساسی است:
1- غریزه زندگی: شامل نیازهای جنسی و حفظ نفس.
2- غریزه مرگ: شامل گرایشهای خود آزاری و خودکشی، احساسات پرخاشگرانه و خصمانه نسبت به دیگران.
((آلفرد آدلر)) گرایش به داشتن پایگاه اجتماعی را برجستهترین نیاز انسان میداند به نظر او مردم میخواهند مهمّ و اندیشمند باشند و بیشتر فعالیّتهای آنها اختصاص به رفع این نیاز دارد.
((هربرت کارل)) معتقد است که حفظ و نگهداری و نیز ارتقاء و اعتدال انسان از طریق ارضاء چهار نیاز اصلی تأمین میگردد.
1- نیاز به امنیت فیزیکی.
2- نیاز به امنیت عاطفی.
3- نیاز به پیشرفت و موفقیت.
4- نیاز به پایگاه اجتماعی.
((مزلو)) در یک طبقهبندی منطقیتر و پیشرفتهتر، کمال طلبی را عالیترین مرحله از نیازهای انسانی میداند. او طبقهبندی نیازها را در پنج سطح از پایینترین تا بالاترین سطح به این شرح ارائه میدهد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:43 صبح )
نوجوانی دوران خودیابی
نوجوانانی که در جوامع پیچیده زندگی می کنند، باید همانطور که به سن بزرگسالی میرسند، با انتظارات اجتماعی متغیر و متعارض در مورد نقش ها و رفتارهای مناسب مواجه شوند.
دستیابی به یک احساس پایدار از خود در جامعه ی در حال تغییر ممکن است دشوار باشد،با این حال ، این دقیقا همان چیزی است که نوجوانان نیاز دارند بدست اورند تا در اجتماع کارکردی موثر داشته باشند.به عیارتی بهتر،اوبا مشکل خود شناسی روبرو است.نوجوانی سنی است که فرد باید به مفهوم روشنی از خود وعزت نفس دست یابد.
عزت نفس در حقیقت همان ارزشی است که هر فرد برای خود قایل است .و به قول معصوم (ع):
من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه
هر که برای خود ارزش قایل باشد ،آن را با معصیت آلوده نمی سازد.
مفهوم خود و عزت نفس نقش اساسی در سازگاری نوجوانان ایفا می کنند
مولای متقیان امیرالمومنین (ع) فرمودند :
معرفة النفس انفع المعارف
شناخت خود ،سودمندترین شناخت ها است
در شکل گیری عزت نفس نقش والدین بسیار مهم می باشد .تحقیقات نشان می دهد نوجوانان با عزت نفس بالا ، والدینی با عزت نفس بالا دارند.عزت نفس در رابطه والدین و فرزند از این جا ناشی میشود که اگر محدودیتی قایل می شوند علتش را توضیح می دهند ، خواستار تابعیت بی چون و چرا نیستند.،با فرزندان خود صمیمی اند و آنها را برای انجام فعالیتهای فوق برنامه تشویق میکنندنوجوان پس از طی این مرحله و دست یابی به عزت نفس مناسب ، به تدریج به هویتی مستقل دست می یابد.
هویت ،یعنی احساس پایداری که فرد از خود دارد.یعنی علیرغم تغییر افکار ،رفتار و احساسا ت ،برداشت فرد از خود ، همواره ثا بت بماند و باید با نگرشی که دیگران نسبت به او دارند همخوانی داشته باشد. در حقیقت هویت، جوهره ی اصلی انسان است که در تغییرات، تقزیبا دست نخورده باقی می ماند.
مولا امیرالمومنین (ع) می فرمایند
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:43 صبح )
روشی برای ایجاد شادابی درنوجوانان
نوجوان امروز با نشاط نیست (1)
از شنبه تا پنج شنبه ، از صبح زود تا نیمه ی شب ، از شرق تا غرب شهر ، همیشه و همه جا ، فقط کار و کار و کار.
فقط فشار روی کلاژ زمان و توقف روی دنده چهار زندگی و فقط سرعت .
به هوای آنکه نکند روزی قطار نامرئی تکنولوژی و مدرنیته ، از ایستگاه های کوچک ذهن مان بگذرد و ما جا بمانیم .
زمانه ی بدی است این هزاره ی سوم . هزاره ی بیماری های روانی را می گویم ، که از طاعون و وبا و جزام هم خطرناک تر است . زمانه ای که مثل همیشه ، ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند ، اما خواب غفلت و فراموشی ، آنچنان آدمیان را در برگرفته که نه خود را می بینند ، نه آنانی را که به دست ما سپرده شده اند ، تا شکوفای شان کنیم و به آینده بسپاری مشان.
پدر عزیز ! مادر گرامی !
روی صحبت سایت تبیان در این مقاله با شماست . قصد داریم در این مجال کوتاه ، به مسئله ای اشاره کنیم که شاید در گذر روزگارتان به فراموشی سپرده شده باشد .
مسئله ی اصلی این است که نوجوان امروز ، در اصل و باطن خویش با نشاط نیست . تحقیقات نشان می دهد که نوجوانان در سی سال گذشته روحیه ای شاداب ندارند .اگرچه افسردگی را بیماری فراملی نامیده اند ، اما در ایران به شدت رو به افزایش است .
زمانی نوجوان با نشاط و لبریز از خوشنودی است که از خود احساس رضایت دارد . با خویشتن وجودی اش در ارتباط است .می داند در زندگی چه می کند و از دنیا چه می خواهد .
نوجوان امروز در دوست یابی های خود ضعیف است و از مهارت های ارتباطی خوبی برخوردار نمی باشد . و هم اینان هستند که چون در نوجوانی تطابق با محیط را نمی آموزند ، در جوانی نیز با همسران خود دچار مشکل می شوند . بالتبع عجیب نیست اگر از زبان خبرها بشنویم که آمار طلاق رو به افزایش است.
اکثر نوجوانان دچار اختلالات رفتاری شدیدی هستند . پرخاشگری و وازدگی در آنان بیداد می کند . جملاتی مانند : نمی خواهم ! نمی شود ! ممکن نیست ! روزی نیست که از دهان آنان بیرون نیاید . دید آنان نسبت به خود و محیط منفی است و این چنین نگرشی در دراز مدت ، آنان را دچار افسردگی و سرماخوردگی روانی می کند و درصد افت تحصیلی را بالا می برد .
همه ی این عوامل ما را برمی انگیزد تا بکوشیم با القای روحیه ای شاداب به نوجوانان ، آنان را از بیماری افسرگی برهانیم .
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:43 صبح )
نوجوانی دوران انتظار
نوجوانی یکی ازمراحل زندگی است که فرد ازکودکی به بزرگسالی منتقل می شود. درابتدای ورود به این مرحله،رفتارهای کود کانه غالب است وبا گذشت زما ن فرد ، شباهت بیشتری با بزرگسا لی پیدا می کند.
دوره ی پیچیده ای که دامنه از 13 تا 20 سالگی ادامه دارد وصرف نظرازنوزادی در هیچ دوره ای از زندگی تغیراتی به اندازه نوجوانی روی نمی دهد.
نوجوانان بلوغ را تجربه می کنند که بررشدجسمانی، فیزیکی، وروانشناختی شان تاثیرمی گذارد. تغیرات قابل ملاحظه ای درمفهوم (( خود )) صورت می گیرد. آنان بحران هویت راتجربه می کنند،مسائل ومشکلاتشان افزایشمی یابد،ارتباط با گروه همسالان بیشتر می شود. نسبت به انتخاب شغل در آینده وتشکیل زندگی خانوادگی مشغلهذهنی پیدامی کنند.
به دلیل اهمیت خاص دوره نوجوانی و تاثیری که نحوه گذراندن آن برآینده ی فرد دارد،بایدتوجه بیشتری از جانب خانواده وجامعه نسبت به نوجوانان ومشکلاتشان صورت گیرد. تفاوتهای جسمی بین دو جنس از اهمیت بسیاری برخورداراست ،اما نباید توجه به تغیرات روحی وروانی واجتماعی فرد راکمرنگ کندنوجوان فراینداجتماعی شدن را تجربه می کند.،نوجوان می آموزد طبق فرهنگی که درآن زندگی می کند،چگونه عملکرد خود را با راههایی که ازنظراجتماعی مورد پذیرش است،هماهنگ کند.
اجتماعی شدن درتمام سنین وباتوجه به تغیرنقشها ادامه دارد،امادراین دوره به دلیل انعطاف پذیری نوجوان بسیارمهم است.
این فرایند ازطریق تاثیروالدین ،رسانه های گروهی،همسالان،مدرسه ومذهب صورت می گیرد.نوجوان در راهپیداکردن خود،برگزیدن هدف وانتخاب راه رسیدن به آن،اجتماعی می شود.
والدین :
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:43 صبح )
دوران بلوغ
دوران بلوغ ، دوران شیرین تغییر و تحولات جسمانی ، روان شناختی و عاطفی همراه با احساس های گنگ و مبهم و گاهی ناتوان از درک چگونگی این تغییرات است. بسیاری از افراد دوران بلوغ نوجوانان را که می تواند در کسب تجربه های تلخ و شیرین، شناخت خود و محیط اجتماع و خانواده باشد با درک غلط خود و رفتارهای غیرمنطقی تبدیل به بحرانی ترین دوره زندگی آنها می کنند.
به گفته ژان ژاک روسو دوره بلوغ ، تولد مجدد فرد است . دوره ای که تحول در تمامی ابعاد وجودی (جسمی، روانی، نگرش ها، باورها، خلاقیت و...) رخ می دهد. اما از آنجایی که تغییرات این دوره برای نوجوان مبهم و مرموز است،انتقال برداشت ها و ارائه اطلاعات غلط و ناقص، ضربات جبران ناپذیری بر شخصیت فرد زده و موجب انحراف و بروز و تثبیت رفتارهای ناهنجار و تغییرات نامطلوب در ساختار شخصیتی و... نوجوان می گردد.
از جمله مهمترین تغییراتی که در این دوره، به وقوع می پیوندد تغییرات بیولوژیکی فیزیولوژیکی ناشی از ترشح غده و هورمون های آنهاست: رشد اندام، بخصوص تغییر در اندام تناسلی، تأثیر هورمون های استروژن و آندروژن و به وجود آمدن صفات ثانویه جنسی در دختران و پسران. همچنین در بُعد روانی نیز تغییرات مهمی رخ می دهد، جنبه عاطفی شخصیت آنها به سرعت گسترش می یابد و با کوچکترین مسئله ای از کوره در می روند و درست همین جاست که احساس می کنند بزرگترها آنها را درک نمی کنند و تضاد بین نسلی به وجود می آید. لجبازی دوران کودکی شدت یافته و قهرها و آشتی ها، در خود فرو رفتن و آشفتگی خاطر از نشانه های این دوره است. آنها بیش از پیش به خودشان توجه نشان می دهند و غالباً بیشترین وقت خود را حتی در مدرسه صرف آراستن و زیباتر نمودن خود می کنند. از گرایش به دوستی با هم جنس، به دگر جنس خواهی تغییر جهت می دهند و به تدریج به جنس مخالف جذب می شوند. علائق شان تغییر یافته و میل به مخالفت و بحث بخصوص با والدین و بزرگسالان شدت می یابد، نوجوانان مرحله وابستگی دوران کودکی را پشت سرگذارده و وارد مرحله تازه ای که تمایلات استقلال طلبانه و دگراندیشی بخشی از آن است، می شوند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:43 صبح )