با سلام؛ با توجه به اینکه ترم جدید دانشگاه ها داره شروع میشه، با یک برنامه در همین مورد که کار خودمه در خدمتم... این برنامه فقط به درد دانشجویان رشتهء آمار (ترجیحا دانشگاه آزاد اسلامی) میخوره که توی انتخاب واحد بهشون کمک میکنه و کاملا هوشمند نوشته شده تا برای مسائلی مانند رعایت نکردن پیش نیاز واحدها و هم نام ها و ... واحد کسی حذف نشه!
خلاصه برنامه و هدف:
این برنامه به کاربر؛ یعنی دانشجوی رشتهء آمار کمک میکند تا واحدهای ترم بعد خود را با دقت انتخاب کند؛ یعنی واحدهایی را که مجاز به انتخاب است، انتخاب کند و با مشکل پیش نیاز و انتخاب اشتباه برخورد نکند و هدف خدمت به کاربر و راحتی اوست.
سیستم مورد نیاز: ویندوز ایکس پی یا پایین تر و پشتیبانی کامل از زبان فارسی؛ چون زبان منوها و برچسب ها فارسی میباشد و در صورت پشتیبانی نکردن از زبان فارسی و یا پشتیبانی ناقص، متون به صورت ناخوانا مشاهده خواهند شد.
توضیح: متون باید مانند تصاویر داخل فایل زیپ موجود در فایل دانلودی و به صورت کاملا فارسی و بدون ایراد نمایش داده شوند - تست شده در بیش از 10 سیستم پشتیبان کامل فارسی
Aamaar Vaahed Yaar واحدیار رشتهء آمار
نوشته شده به زبان ویژوال بیسیک
در سال 1387 نیمهء دوم سال
برنامه نویس: گرگ آسمان
آخرین نسخه - (جدید) نسخهء فعلی Vaahed_Yaar_1.1.0.11
تاریخچه:
نسخهء 0. 0. 0. 0 : نوع و هدف برنامه و زبان برنامه نویسی مشخص شد.
نسخهء 1. 0. 0. 0 : الگوریتم برنامه نوشته شد.
نسخهء 2. 0. 0. 0 : فلوچارت کلی رسم شد.
نسخهء 0. 0. 0. 1 : ساختار کلی و کدها نوشته شد.
نسخهء 1. 0. 0. 1 : باگ نسخهء قبل رفع شد.
نسخهء 0. 0. 1. 1 : گرافیک و تصاویر بهتر و روشن تر شدند.
نسخهء 1. 0. 1. 1 : باگ نسخهء قبل رفع شد.
نسخهء 2. 0. 1. 1 : باگ نسخهء قبل رفع شد و تبریک فارغ التحصیلی اضافه شد.
نسخهء 3. 0. 1. 1 : امکان چاپ برگهء انتخاب واحد اضافه شد.
نسخهء 4. 0. 1. 1 : باگ نسخهء قبل رفع شد.
نسخهء 5. 0. 1. 1 : باگ نسخهء قبل رفع شد و واحد ها گروه بندی شد.
نسخهء 6. 0. 1. 1 : امکان چاپ نتیجه بر روی کاغذ اضافه شد.
نسخهء 7. 0. 1. 1 : امکان انتخاب چاپگر پیش فرض در خود نرم افزار اضافه شد.
نسخهء 8. 0. 1. 1 : بارگذاری اولیه به ساختار کد اضافه شد.
نسخهء 9. 0. 1. 1 : باگ نسخهء قبل رفع شد.
نسخهء 10. 0. 1. 1 : امکان انتخاب واحد پیش نمونه و تاریخچه به برنامه اضافه شد.
نسخهء 11. 0. 1. 1 : امکان چاپ نتیجه بدون نیاز به خروج از برنامه و اضافه شدن راهنمایی برای حالت انتخاب.
امیدوارم دانشجویان سایر رشته ها هم برای رشته های خود نرم افزاری مشابه رو طراحی کنند.
دانلود فایل رار برنامه با حجم کمتر از یک مگابایت: لینک دانلود Avy_1_1_0_11.rar
توجه: برای باز کردن فایل دانلود شده به نرم افزار وین رار نیاز دارید.
لطفا اگر دانلود کردید، نظرتون رو دربارهء این نرم افراز همین جا بگید!!!
تصاویری از محیط برنامه: برای مشاهده، اینجا کلیک کنید...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( جمعه 87/11/11 :: ساعت 12:28 صبح )
سلام؛ بدون مقدمه... این تم یکی از تم هایی هست که مایکروسافت رسما عرضه نکرده و در دو رنگ مشکی و آبی هست! توضیحات و نحوهء نصب در فایلی که دانلود میکنید هست!
دانلود فایل رار تم (حجم 314 کیلوبایت): Royale_Noir.rar
دانلود تصاویر بیشتر از تم (حجم 123 کیلوبایت): Royalpic.rar
در ضمن همون طور که میدونید از این به بعد لینک ها مستقیم هستند؛ راحت دانلود کنید!!!
فرزندغزه
کودکم بخواب که خوش خوابیده ای.
تو را د رآغوش می گیرم و برایت لالایی می خوانم.برایت می گویم از آنچه بر سرزمینمان گذشته است.از مقاومت جانانه خرد و کلان و پیر و جوانمان.از کودکان بی پدر ،مادران بی شوهر و از خانه های بدون سقف.از سرمای استخوان سوز زمستان و از سوز بی مهری و بی غیرتی هم کیشان و هم زبانانمان.از سنگهایی که در دستانمان گلوله شد و بر پیشانی ظلم نشست.
بخواب دلبندم. بخواب تا برایت بگویم از قطعه قطعه شدن خواهران و برادرانت ، از نا پایداری ظلم و سرنگونی ظالم.از پیروزی سنگ بر سلاح و از پیروزی خون بر شمشیر.
نازنینم ، اگر چه جسم بی جان و سردت را در آغوش میفشرم و اندکی بعد تو را چون نهالی بر زیر خاک خواهم نشاند ، ولی یقین دارم که از خون تو و از بند بند وجود نازنینت جوانه های امید بر خاک پر خون وطنم خواهد رویید.
در عجبم در زمانه ای که لنگه کفشهای بوسه زده بر فرق ظالمان غوغا و همهمه ای جانانه بر پا می کند ، چگونه است که خون کودکان ، زنان و مردان بی گناه مسلمان تلنگری برای نا مردان نمی گردد!
چشمان باز مانده به راهت را که نشانه چشم به راهی همراهی مسلمانان جهان است ،لبخند مانده بر لبانت را که نشانه خنده به افکار سیاه و شیطانی آل اسراییل است و دستان مشت شده ات را که نشانه خروش همیشگی مردم سرزمینمان است غرق در بوسه می کنم و دستانم که آغشته به خون پاکت گشته به سوی آسمان می گیرم و می گویم "بای ذنب قتلت "و چون مولاو مقتدایم حسین (ع) از خداوند می خواهم این قربانی را هرچند کودک و هر چند کوچک ،در راه خود از من بپذیرد.
فرزندم بخواب و بدان که نبردی که با شروع ماه عزای سالار شهیدان آغاز گردیده به اذن خدا در روز دهمین خود و با تقارن تاسوعا و عاشورای حسینی طبل رسوایی آل اسراییل خواهد بود.
بخواب کودکم. بخواب تا برایت بخوانم که:
این خاک از آن ماست ،حتی اگر ویرانه هایش مانده باشد
این خاک از آن ماست،حتی اگر خاکستری از خانه هایش مانده باشد
این خاک از آن ماست.....
غزه شده کر ببلا وا ویلا وا ویلا بر شده از جو رو جفا واو یلا واویلا یزیدو شمر بی حیا وا ویلاوا یلا
با میزا رن رو کشته ها وا ویلا روشده دست فتنه ها وا ویلاوا ویلا شمر زمانه ا مریکا وا ویلا وا ویلا
چرا خابندمسلمو ناوا ویلاواویلا دست داده اندبادشمناواویلاوا ویلا دشمنای خلق خداواویلاوا ویلا
بیدار بشین ای حا کمامگر شما دل ندارین چشما تو نا هم میزا رین تو قلبتو ن دارین نفاق به چهر تون زدین نقاب
مایه ی ننگین بخداخیلی جفنگین بخدا مقا ومت ترس نداره خون میده و جون میزاره اونکه همیشه بیرو زه همیشه نا مش میمو نه فقط حماس بخدا نمیشه از خدا جدا شما که خیلی مغر وریددنبال راه کا فرا چقدر زبون کو چکید بیاین بیرون از تو
کا خا تا که بشین خوراک سگ مثل همون صدام بست یا شاه بست رو سیا اهای اهای خطر خطر نفرت مردم جهان از شماوکار شما خون میچکه از دستاتون دل ندارین تو دلاتونننگ بشر شدین شما با صهیو نسیم رو سیا بابان خط قدرت
رسیده مرگ ظالما ننگ به شما ننگ به شما
به زودی خلاصه ای بسیار مفصل تر ...
تنها کسی که این وسط بهش میگه من ازت توقعی ندارم اویی هست
شاه هم میگه از این به بعد فوضولی تو کارای من و مملکت من موقوف!
کاهن هم از روی لجبازی تمام کاهن های دیگه رو جمع میکنه و لشکر و لشکر کشی راه میندازه
جومانگ ارومش میکنه و میگه فعلا چاره ای نیست و درباره جریان فروش اسلحه ها هم هنوز حرفی نزن تا بهت بگم
دو چی یه نامه مینویسه و میده به بویونگ تا به یون تابال بده
اویی بارها رو از جومانگ میگیره و خودش جابجا میکنه
یون میکه الان وقت خوبی واسه جنگ نیست نمک ها رو بهش پس بدین
جومانگ در حال تمرینه که سو میاد نگاهش میکنه و بهش میگه راست بگو ، تو نمیخوای ولی عهد بشی
جومانگ هم جواب سربالا میده و میگه لیاقتش رو ندارم
حکمران هیون تو میگه الان که اینطوری کردم تسو یه چیز خوب رو میکنه دلم میخواد ببینم چیکار میکنه
بعدهم میگه اخه این بچه ا ست تو تربیت کردی ابرو و حیثیت ما رو برده رفته حمال شده؟!!!
بلافاصله ماری جهت عوض میکنه و میگه ما میمیرم واست
،خلاصه کلی قربون صدقه همدیگه میرن و تسو میگه تو اولین زنی هستی که دل منو بردی
سوسونو میگه واسه ما کار میکنه تسو عصبانی میشه و میگه شرمم میشه تو داداشمی
جومانگ میگه من ابروی مملکت رو بهش بر میگردونم ، تسو میگه با حمالی؟؟!!!!!!!
جومانگ خیلی ناراحت میشه و میاد بیرون و اشک توی چشماش....
تسو بازم میره سراغ حاکم هیون تو میگه بهش بگین واست کادو اوردیم راهمون بده
داخل جعبه سر هه موسو! هست که حتی نخست وزیر هم ازش بی خبره
حاکم هم میگه من کمکت میکنم شاه بعدی تو باشی
تسو به نخست وزیر میگه نگی من ادم نیستم هرکاری کردم واسه کشورمون و شاه بود
سوسونو به جومانگ میگه من نمیفهمم عین خیالت هم نیست داداشات از تو جلو افتادن!!!
تو جلسه کاهن بزرگ میگه که شاه دیگه با من مشورت نمیکنه و باید جلوش رو بگیریم
یکی از کاهن ها هم میگه من دیدم که کمان مقدس شکسته
به زودی همین قسمت به صورت کاملآ مفصل اضافه خواهد شد
اینم از خلاصه قسمت هفدهم سریال افسانه جومونگ
افراد بامانگ به سو حمله کردن و سو با کمک جومانگ روشون رو کم کرد، و یه جنازه هم میفته رو دستشون
جومانگ و سه تا نخاله در باره فرمانده حرف میزنن و میدونن که اگه بخوان به گوسان برن ، حمله اونا حتمیه
از طرفی هم سوسونو از عمل های بعدی فرمانده میترسه
ملکه نگرانه که نکنه همه اون زحمت هایی که دردونه اش با سفر به هیون تو کشید از بین بره
حاکم هیون تو از تسو میخواد که با شاه حرف بزنه و میگه یادت نره منو تو باهم یه قول و قرار هایی داریم
ماری از بالای یه صخره نگاه میکنه که چطوری افراد بامانگ به کاروان ها حمله میکنن و اونا رو لخت میکنن
خلاصه یه مشت ابریشم و جنس و خرت و پرت بر میدارن میرن به همون مسیری که دزدها همیشه حمله میکن
دزدها هم طبق عادت میگیرنشون و میبرنشون مخفی گاهشون ، اونا رو زندانی میکنن
دستیار دوچی یه چند تا متلک بار جومانگ میکنه و بازم این 4تا مفلوک رو زندانی میکنن
دستیار دوچی به فرمانده میگه که اینی که گرفتی شاهزاده ست اگه خواستی بدش ما دخلشو بیاریم و پول بگیر
ولی واسه فرمانده هیچی سوسونو نمیشه میگه اولین اولویت ما گرفتن سوسونو هست
دوچی خبر دار میشه که جومانگ رو گرفتن و میشه کشتش ، بویونگ هم حرفاشون رو میشنوه و گریه میکنه
کاهن در حال انجام مراسمه که غش میکنه
وقتی به هوش میاد یه عالمه ادم دورش جمع شده
یوهوا که نگرانه جومانگه از ندیمه اش میخواد بره خونه یون تابال و بیبینه خبری از جومانگ دارن یا نه
حاکم برای گرفتن جواب نهایی پیش شاه میاد
شاه که میدونه نتیجه این جواب تندش چیه، به افرادش میگه برای جنگ اماده بشین
جلسه وزیران و فرمانده هان تشکیل میشه و هر کی یه تزی میده، نخست وزیر نوک همه رو میچینه و میگه به جای غیبت پشت سر شاه فکر کنین کدوم راه بهتره همونو انتخاب کنیم در ضمن فکر کمبود نمک مملکت هم باشین و دست از خاله زنک بازی بردارین
شاه هم میگه من به خاطر جریان هه موسو ازت بدم میاد تو خیانتکاری
یون تابال واسه دخترش نگرانه...
تا پاشو میذاره اونجا میگیرنش و میبندنش و میندازن پیش عشقش جومانگ
جومانگ که از دیدنش تعجب میکنه میگه تو کجا اینجا کجا واسه چی اومدی؟
سوسونو هم میگه من به خاطر تو حاضرم جونم رو هم بدم ، من زندگی ام روبه خاطر تو به خطر میندازم
همون موقع افراد میان سوسونو رو ببرن که جومانگ بهش میگه منم زندگی ام رو به خاطر تو به خطر میندازم
میخواد بهش روحیه بده اونا به هم نگاه میکنن و .....
به زودی همین قسمت به صورت کاملآ مفصل اضافه خواهد شد