چهار ویژگی ضروری یک فرد توانا در حل مشکلات :

1 ـ انگیزه‌ی قوی :

افراد توانا در حل مشکلات همواره می‌خواهند و تلاش می‌کنند که با تمام انرژی بر مسایل غلبه کنند . «استقبال از مشکلات» هیچ چیز قادر نیست مرا شکست دهد .

2 ـ ویژگی‌های مثبت :

خصوصیات مثبت شخصی این افراد باعث موفقیت آنان می‌شود . باهوشند اما نابغه نیستند . بی‌غرض بودن ، تعهد و مشارکت در عقول دیگران و پشتکار از ویژگی‌های آنان است .

3 ـ شناخت صحیح خود :

خود را افرادی قوی و نیرومند می‌دانند . با این وجود نقطه‌ضعف‌های خود را نیز می‌شناسند . می‌گویند : من می‌توانم این کار را انجام دهم ؛ اعتماد به نفس دارند ، برخورداری از استعداد روانی ، «تحمل ابهام» به منزله‌ی راهی به سوی موفقیت و عبور از شک و تردید .

4 ـ توسعه‌ی مهارت‌ها :

مشتاق فراگیری مهارت‌های بیشتری علاوه بر توانایی‌های فراگرفته هستند تا او را در حل مسایل یاری کند ، توانایی این افراد برای حل یک مسأله ، حاصلِ به کارگیریِ خلاّقِ هر مهارت در موقعیت مناسب آن می‌باشد .

3 ـ چه وقت یک مشکل ، مشکل نیست .

اغلب مسایل گوناگون را مشکل می‌نامیم و چه بسا با هم متفاوتند ، یکی مرموز است ، یکی وظیفه ، یکی گرفتاری ، یکی فرصت ، یکی معما و دیگری یک دوراهی است . تشخیص آن‌ها از هم بسیار مهم است . چرا که هر کدام مستلزم برنامه‌ریزی ویژه‌ای است .

مسأله‌های مرموز : مسایلی هستند که مهم‌ترین ویژگی آن این است که ما دلیل وقوع آن اتفاقات را نمی‌دانیم .

وظایف : در حقیقت نوعی قرارداد است بین رییس و مشتری یا ...

گرفتاری‌ها : در مواردی است که می‌دانیم چه کاری باید انجام دهیم اما چیزی که لازمه‌ی اجرای آن کار است بسیار دقیق و پیچیده می‌باشد .

 و از نظر استراتژیکی ، توانایی فایق آمدن بر مشکلات و گرفتاری‌ها ، پیشرفت و کفایت را نصیب یک تشکیلات خواهد کرد و شاید گرفتاری یک شخص فرصتی برای شخص دیگر باشد .

فرصت‌ها : مهم‌ترین ویژگی‌ یک فرصت آن است که دارای یک منفعت بالقوه است . تلاش ما باید در جهت ایجاد فرصت‌ها و استفاده‌ی بهینه از آن‌ها و بهره‌برداری سریع در جهت پیشرفت باشد و درگیر و دار حل یک مشکل یا برطرف کردن آن است که فرصت‌ها به وجود می‌آیند . شناختِ فرصت‌ها امری فراتر از یک تکنیک است و در حقیقت یک نگرش ذهنی مثبت می‌باشد .

معماها : موقعیت‌هایی وجود دارند که می‌دانیم در آن راه حل صحیحی وجود دارد اما نمی‌دانیم آن کدام است . آن همان معماست . برای حل آن باید به شناسایی گره‌ها یا نکات مبهمی که مانع ما برای رسیدن به راه حل معما می‌شوند ، بپردازیم . معماها با جستجو حل می‌شوند .

معماها سه گونه‌اند :

1 ـ قابل حل                      2 ـ تقریباً غیرقابل حل                             3 ـ غیر قابل حل

دوراهی‌ها : برخی از موقعیت‌ها را می‌توان دوراهی نامید که هر دو به صورت یکسان دارای جذابیت یا دافعه است . موضوع پروژه را خود تعیین کنید .

اشتباه است که ما هر موقعیت دشوار را مشکل بنامیم زیرا در این صورت قادر به حل آن نخواهیم بود . شما باید مسأله‌ای را که می‌خواهید روی آن کار کنید ، مشخص نمایید ؛ قوانین مربوط به این امر عبارتند از :

1 ـ مسأله باید متعلق به خودتان باشد .

2 ـ بهترین راه حل باید به سختی به دست آید .

3 ـ مسأله‌ای را انتخاب کنید که قادر به حل آن باشید .

4 ـ مشکلی را انتخاب کنید که آموزنده باشد .

5 ـ اطمینان حاصل کنید که شخصاً مایل به حل آن هستید .

6 ـ در حل مسأله از همکاری دیگران بهره بگیرید .

7 ـ در صورت امکان موضوعی را که مربوط به کارتان است ، انتخاب نمایید .

از این به بعد روش TOSIDPAR مورد مطالعه قرار می‌گیرد . شما می‌توانید در پایان هر بخش یک مرحله از پروژه‌ی خود را انجام دهید .

پروژه شما ، اولین گام ، انتخابِ موضوع مناسب

در نظر گرفتن تمام مسایلی را که در حال حاضر با آن روبه رو هستید .

سپس با یک دید باز کلیه‌ی مشکلات کاری خود را  در نظر بگیرید .

وسایل را به ترتیب فهرست‌وار بنویسید .