اولین پله پیشرفت
جهان با سرعت شگفتانگیز در حال تحول و تغییر است. همه چیز از اقتصاد و فناوری تا علم و فرهنگ و سیاست در حال جابهجایی است.
میخواهیم بدانیم فرهنگ کار دچار چه تغییراتی شده است و میشود.
ما در چیزی شبیه دهکده جهانی زندگی میکنیم. باید با چشمانی باز به همهسو نگریست و مراقب بود. حتی شاید تحول و نوآوری به صورت مناسب در جریان باشد که نتوانیم از آن بهره بگیریم یا در آن مشارکت بجوییم.
باید آهنگ این قافله را دریافت. تنها آگاهی و دانش است که ما را حفظ میکند و به پیش میراند. غفلت راه به جایی نخواهد برد.
نوآوری میتواند به طور سیستماتیک اداره شود. اگر فرد بداند کجا و چگونه دنبال آن بگردد.همانگونه که دراکر (DRUCKER) خاطرنشان میکند، نوآوری وظیفه هر رئیسی میتواند باشد و این وظیفه با تحقیقی هوشیار برای فرصتها آغاز میشود. اینگونه فرصتها را میتوان دستهبندی کرد، ولی نمیتوان پیشبینی نمود. یافتن این فرصتها و بهرهبرداری از آنها با راهحلهای متمرکز و عملی نیازمند کاری منظم است. با وجود بحثهای زیاد درخصوص شخصیت کارآفرینی تعداد کمی از کارآفرینان (افراد موفق و برتر) این خصوصیتها را داشتهاند. آنچه تمامی کارآفرینان موفق به طور معمول دارند، شخصیت خاصی نیست، بلکه تعهدی (الزام) است که به تمرین و بکارگیری سیستماتیک نوآوری دارند.
کارآفرینی کارکرد اصلی نوآوری است. پس این موضوع به فعالیتی خاص گفته میشود که در قلب این فعالیت نوآوری قرار دارد و تلاش برای خلق تغییرات هدفمند و متمرکز در پتانسیلهای اجتماعی یا اقتصادی یک سرمایهگذاری محسوب میشود.
منابع نوآوری
نوآوریهایی وجود دارند که از جرقه ناگهانی ذهن یک نابغه ظاهر میشوند. با این وجود بیشتر نوآوریها خصوصا آنها که موفق بودهاند، نتیجه تحقیق هدفمند و هوشیار آنان برای دستیابی به فرصتهای نوآوری است که تنها در شرایط خاص یافت میشوند.
چهارگونه از این فرصتها داخل شرکت یا صنعت موجود است.
1 - اتفاقات غیرمنتظره
2 - ناسازگاری و عدم تناسب
3 - نیازمندیهای فرآیند
4 - تغییرات صنعت و بازار
این منابع با یکدیگر در تماس مستقیماند و در ریسک سختی و پیچیدگی با یکدیگر تفاوت دارند و پتانسیل نوآوری ممکن است هر زمان در ناحیهای قرار گیرد، اما این موارد با یکدیگر، دلیل بیشتر فرصتهای نوآوری را تشکیل میدهند.
اتفاقات غیرمنتظره ابتدا به عنوان سادهترین منبع فرصتهای نوآوری در نظر گرفته میشود. شکستها و موفقیتهای غیرمنتظره از منابع مولد فرصتهای نوآوری است؛ زیرا بسیاری از کارهای تجاری یا به آن توجه و اعتنا نمیکنند و یا این که از آن ناراحت میشوند.ناسازگاری بین انتظارات و نتایج نیز میتواند دریچههایی به روی فرصتهای نوآوری باز کند.
قوانین نوآوری
نوآوریهای سیستماتیک و هدفمند با تحلیل از منابع فرصتهای جدید آغاز میشود بسته به زمینه نوآوری، منابع در زمانهای مختلف اهمیت متفاوتی دارند.
یک نوآوری برای موثر بودن باید ساده و متمرکز باشد و فقط باید یک کار را انجام دهد. در غیر این صورت مردم را گیج میکند در حقیقت بزرگترین تحسینی که یک نوآوری میتواند دریافت کند، این است که مردم بگویند «این واضح است و چرا به فکر من نرسید؟ بسیار ساده است.»
حتی نوآوریهایی که کاربران جدید و بازار جدید خلق میکند نیز در راستای یک طراحی کاربردی دقق، تمیز و بادقت باشد.
نوآوریهای موثر، از فعالیتهای کوچک آغاز میشود و آنها دچار بزرگنمایی نمیشوند. سعی میکنند تا یک کار مشخص را انجام دهند. اگر یک نوآوری در ابتدا پیشگامی را هدف قرار ندهد، به قدر کافی نمیتواند نوآوری داشته باشد.
بالاتر از همه اینها، نوآوری بیشتر عمل است تا نبوغ و نیازمند به دانش دارد.
نوآوری بیشتر نیازمند قوه و ابتکار و هوش است. نیاز به تمرکز دارد. در حقیقت نوآوران بندرت در بیش از یک زمینه کار میکنند و در نوآوری همانند هر تلاش دیگری استعداد، هوش، قوه ابتکار و دانش نهفته است.
نوآوری به کار سخت متمرکز و هدفمند نیاز دارد. اگر در سعی و کوشش و اصرار و پافشاری و تعهد و الزام کوتاهی میشود، استعداد و هوش و دانش فایده و ارزش ندارد.
کارآفرین در مقایسه با نوآوری سیستماتیک بیشتر مورد توجه است. به طور مثال، راهبرد مجزای کارآفرینی و قوانین مدیریت کارآفرینی که برای سرمایهگذاری بنیان گذاشته، برای سازمانهای خدمات عمومی و ریسکهای جدید مورد نیاز است.