موانع خلاقیت:
موانع خلاقیت را بهطور کلی در چند مورد میتوان به صورت زیر خلاصه کرد
? ترس از شکست و انتقاد
? عدم اعتماد به نفس
? تمایل به همرنگی و همگونی
? عدم تمرکز ذهن
? انسدادهای ادراکی یا جمود ذهنی
انسدادهای ادراکی، موانع ذهنی خلاقیت هستند که گاهی این انسدادها نتیجه پایبندی به یک روش خاص است که از آن به ثبات تعبیر میشود به این معنا که فرد، اسیر روش نگریستن واحد به یک مشکل یا استفاده از یک نگرش در تعریف، تشریح یا حل آن میشود. البته در بسیاری از موارد،داشتن ثبات یا سازگاری، یک خصلت بسیار باارزش برای اکثر ما به شمار میرود. ثبات اغلب با بلوغ، صداقت و هوشمندی مرتبط است. برعکس، بیثباتی را مترادف با غیرقابل اعتماد بودن و غیرعادی بودن تلقی میکنیم. بیخیالی و عدم کنجکاوی و بیحالی موجب جمود ذهنی میشود.
? اختلاف و افتراق مخرب نوآوری است.
? بیانگیزگی، بیتفاوتی،دلمردگی و افسردگی با نوآوری سازگار نیست. کسی که در مشکلات اولیه زندگی و شغلی و خانوادگی خود درمانده است و توانی برای حل آنها نمییابد و برای خود حامی و پشتیبانی احساس نمیکند، نمیتواند فردی نوآور باشد.
? بروکراسی و روزمرگی: محیطهای اداری گرفتار بروکراسی و روزمرگی همه منتظر پایان ساعات کار اداری هستند.
? استبداد:جوامع یا سازمانها و نهادهایی که فضایی برای انتقاد کردن وانتقاد شنیدن در آنها نیست و یا امکانی برای ارائه پیشنهاد و تذکر در آنها فراهم نشده است نمیتوانند جایگاهی برای نوآوری وشکوفایی داشته باشند.
مدیرانی که قدرت ریسک ندارند و یا میدانی برای عرض اندام و پیشبرد طرحهای خود نمیبینند نمیتوانند نوآور و گسترشدهنده نوآوری باشند.
کارشناسان و نیروهای مبتکری که خود را تحت مدیریت افرادی ناتوان و ضعیف که اصول اولیه مدیریت و توسعه و روابط انسانی را نمیدانند،باور ندارند و گرفتار میبینند و عملا خود را در معرض نوآوری و ابتکار و خلاقیت نمیبینند.