حسد مانع پیشرفت است!
حَسَدْ: یکی از زشتترین و قبیحترین خصلتهایی که در هرجامعهای دیده میشود وعدّهای همه چیز را برای خود میخواهند. از آسایش یا پیشرفت دیگران ناراحت میشوند، خودخوری میکنند و رنج خود را به صورت آزار دادن، بدگویی و کارشکنی کردن ابراز میکنند.
به جای اینکه بکوشند تا خودشان هم پیشرفت داشته باشند، میکوشند تا دیگران را ساقط کنند، از ارزش بیندازند، و از پیشرفت باز دارند. این واکنش همان «حسد» است که خصلتی ناپسند و نکوهیده است، متأسّفانه در میان بسیاری از افراد در گروههای سنّی مختلف دیده میشود؛ حتی کسانی که خود اعتبار و امکانات فراوانی دارند، گاهی از پیشرفت دیگران رنج میبرند.
حسد، تا در عمل انسان بروز نکرده است، تنها یک خصلت ناراحت کننده برای شخص حسود است، که از اندرون رنج میبرد، امّا همین که در عمل ظاهر شد، آدمی را به گناه میکشاند و کار به جایی میرسد که حتّی برای زوال نعمت از شخص محسود خود را به آب و آتش میزند.
در نکوهش حسد همین بس که نخستین قتلی که در جهان واقع شد از ناحیهی انگیخته شدن «حسد» بود. دیگر اینکه برادران یوسف از مهر و محبّت پدر نسبت به یوسف(ع)، به او حسد بردند و او را به چاه انداختند.
حسد نشانهی چند نوع کمبود است:
1. فرد حسود خود خواه است وهمه چیز را تنها برای خود میخواهد.
2. کم ظرفیت و زبون است، و گرنه در برابر مقام یا پیشرفت یا امتیازاتی که دیگران به دست میآورند، خود را این چنین نمیبازد.
3. کور دل و کوته بین است، به همین جهت دیگران را نمیبیند، فکر نمیکند که دیگران هم حقّی دارند و باید به جایی برسند.
4. «متجاوز» است، زیرا حاضر است به طرف ضربه بزند و حیثیت و آسایش او را به خطر بیندازد، تا به خیال خود، عقدهی کمبودی را که در خود مییابد بگشاید.
آن درد که درمان نپذیرد حسد است آئین حـسد قـائـده دیـو و دداست
امام باقر(ع) میفرماید: إنّ الحسد لیأکل الإیمان کما تأکل النّار الحطب. یعنی حسد ایمان را میخورد همانگونه که آتش هیزم را!
حسد ضرری است که حاسد بنفس خود میرساند: مانند ابلیس که به حضرت آدم(ع) حسد برد و به سبب آن حسد، برای خود لعنت ابدی خرید و برای آدم رفعت و هدایت و قربت.
و نیز حضرت علی(ع) فرمود: بخیلان و حسودان لایق مصاحبت و همنشینی نیستند و همین در وصف حاسدان بس است که حقتعالی فرموده است: «ومِنْ شرِّ حاسدٍ إذا حَسَد» پس از شر حاسدان و بخیلان پناه به رب جلیل بریم و بخل نکنیم و حسد برکسی نبریم که اول گناهی که در آسمان و زمین کرده شد حسد و بخل بود که شیطان در آسمان به آدم(ع) حسد برد و به لعنت خدا گرفتار شد.
هست جنّت آنکسی را کو سخی است و آنکسی که بخل ورزد دوزخی است
حسد خوی زشت شیطانی است که براثر عوامل مختلفی مانند ضعف ایمان و تنگ نظری و بخل پیدا میشود، و صاحب آن درخواست و آرزوی زوال نعمت از دیگری را دارد. حسد سرچشمهی بسیاری از گناهان کبیره است.
حسودان همیشه یکی از موانع راه انبیا و اولیا بودهاند.
حضرت صادق(ع) در اینباره میفرماید:
مردی که این سه خصلت در او باشد، ایمان ندارد: حرص، حسد، و ترس.
در روایت دیگری فرموده است: حسود بیش ازآنکه به دیگران زیان برساند به خود ضرر میرساند.
ریشهی حسد، کوردلی و در افتادن با فیض الهی است و اینها دو بال کفراند.
مبارزه با حسد
تلاش سازنده و مثبت، در راه کسب فضایل و امتیازات، وسیلهای مؤثر برای مبارزه با حسد است، و کمتر حسرت دیگران را میخورد، چه بسا کم کم دید وسیع، مناعت طبع، بزرگواری و دگربینی در او زنده میشود و از پوستهی محدود خود بیرون میآید. خود را با انسانها پیوند میزند، احساس نوع دوستی و خیرخواهی در او زنده میشود و نه تنها از راحتی دیگران رنج نمیبرد، بلکه حاضر میشود، خود رنجی را تحمّل کند، تا دیگران در راحتی باشند.
خداوندا! ما نیز از شرّ حسودان به ذات مقدّس تو پناه میبریم.
پیشرفت و توسعه در سایه توجه به فناوریهای علمی
1 - اتحاد ملی مهمترین زمینه پیشرفت و توسعه علمی فناوری کشور است. اتحاد ملی باعث بسیج تمامی نیروها و امکانات برای دستیابی به اهداف میشود و تجربه حاکی از موفقیت چنین حرکتهایی است. اتحاد ملی همچنین ایجادکننده اعتماد به مسئولان و ثبات سیاسی مورد نیاز برای پیشرفت است. یکی از دلایل اصلی شکست حرکتهای پیشین در تاریخ معاصر برای دستیابی به رشد و توسعه ایجاد تفرقههای شدید در سطوح مختلف این حرکتها بوده است. تجربه ژاپن نیز به ما میآموزد که اتحادی که در دوره انقلاب میجی در ژاپن بین نیروهای مختلف تأثیرگذار در دهه 60 قرن 19 پدید آمد نقشی عمده در توسعه و پیشرفت این کشور داشته است.
بدلیل اهمیت نقش اتحاد ملی در توسعه و پیشرفت است که امروزه دشمنان ملت ایران تلاشهای بسیار گسترده و دامنه داری از قبیل کمک به عناصر وابسته و تبلیغات وسیع را برای شکستن یکپارچگی ملی ما به عمل میآورند و سیاست استعماری قدیمی تفرقه بینداز و حکومت کن را همچنان دنبال میکنند. آنها در صدد گرفتن اعتماد به نفس جوانان و بیاعتماد کردن آنها به مسئولان و کوچک جلوه دادن دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی هستند.
2- دولت متعهد به توسعه، و دارای برنامه راهبردی زماندار شرط مهم دیگر مورد نیاز است. دولت باید در این راستا متهور و سریع باشد. دولت باید هدف ملی رشد و توسعه علمی و فناوری را در همه ارکان خود از بالا تا پایین نهادینه کند؛ بگونهای که همه نهادهای دولتی به ویژه نهادهای آموزشی و فرهنگی به لزوم تلاش برای رشد علمی و وظیفه ویژه خویش در این رابطه آگاه باشند.
دولت باید با بهرهگیری از نهادهای مختلف جامعه پذیری سیاسی از جمله آموزش و پرورش، متون درسی و دستگاههای تبلیغاتی دستیابی به رشد و توسعه را به یک آرمان ملی دائمی تبدیل کند؛ به گونهای که هر فرد، سازمان و گروهی در این رابطه احساس مسئولیت نماید.
3ـ ایجاد و تقویت زیربناها، و اصلاح برخی روشهای پیشین شرط دیگر رشد و توسعه است؛ چه زیربناهای مادی مانند صنایع مادر، استخراج معادن، انرژی، ارتباطات، راهها و بنادر و چه نیروی انسانی ماهر و تعلیم یافته.
در قسمت تأمین و تربیت نیروی انسانی ماهر نقش مهم مدارس و مراکز آموزشی و دانشگاهها آشکار است. هدف رشد علمی باید از آموزشهای دوره کودکی و دبستان آغاز شود و رقابت علمی در مدارس مورد تأکید قرار گیرد. همچنین باید زمینههای رقابت علمی جدی میان دانشگاهها فراهم و رسالههای دانشگاهی کاربردی گردد و به ویژه ارتباط بخش صنعت و دانشگاهها تحکیم شود. به معنی دیگر، باید بودجه تحقیقات در کشور افزایش یابد و البته مرکزی در دانشگاهها برای هدایت رسالههای دانشگاهی به سمت تحقیقات کاربردی و مورد نیاز ایجاد گردد.
4 - برنامه ریزان رشد علمی و فناوری کشور باید برای تدوین نقشه جامع پیشرفت علمی در موارد زیر نیز آگاهی کافی داشته باشند:
الف) آخرین پیشرفتهای علمی روز در کشورهای دیگر.
ب) روشهای متفاوت پیشرفت علمی و فناوری در کشورهای مختلف از جمله شناخت روشهای تولید علم در دانشگاههای کشورهای پیشرفته.
ج) دستیابی به تصورات مربوط به پیشرفتهای علمی جهان در آینده نزدیک و دور.
تدوین اصولی و اجرای قاطعانه نقشه جامع پیشرفت علمی فناوری کشور، بدون شک میتواند در مدتی نه چندان طولانی و دور، هدف و آرمان ملی ارائه الگویی کاملاً موفق از پیشرفت علم و فناوری به جهانیان را محقق سازد و زمینهساز تبدیل کشور ما به پیشرفتهترین کشور دنیا باشد.
?- فرار مغزها و نخبگان : دانشجویان و برگزیدگان علمی در المپیادها ویا کنکور به دلیل پیشنهاد مراکز دانشگاههای مختلف وبورسیه شدن در کشورهای خارجی بعضی تمایل به تحصیل در کشورهای خارجی را دارند. اما بهتر است که امکانات و زمینه ی ادامه تحصیل برای چنین افرادی در کشور اسلامی خودمان فراهم باشد و به آنها بهای بیشتری داده شود تا اینکه از خروج افراد متخصص وصاحب فن و مولد علم جلوگیری کنیم . و از وجود آنها در پیشبرد اهداف کشورمان استفاده کنیم. و اینکه فکر ایرانی و عمل ایرانی بطور مستقل وبدون وابستگی به کشورهای دیگر در رسیدن به اهداف و خودکفایی فعال باشد .و باعث افتخار و سرافرازی وطن خویش باشد.
2 - عدم شایسته سالاری و جایگزینی روابط به جای ضوابط : در واگذاری امور واستخدام ها و انتصاب ها بر اساس ضوابط صورت گیرد تا افراد شایسته و صاحب آگاهی وتخصص بر گزیده شوندو نه بر اساس روابط ، که افرادی ناآگاه وبدون تخصص لازم به کاری گمارده شوند.و این خود عاملی است که مانع از پیشرفت می شود .
3- نبودن تمرکز در سرمایه گذاریها و عدالت اقتصادی ومالی : اگر در برنامه های اقتصادی وسرمایه گذاری ها دقت لازم صورت نگیرد و هدفهای اساسی ومهم مد نظر قرار نگیرد و عدالت اقتصادی اجرا نشود ، اینها خود نیز مانعی برای پیشرفت هستند.
4 - نبودن اطلاع رسانی یکسان و به روز رسانی منابع علمی وفرهنگی : در نشر و گسترش علم و فناوری روز بطور مجدانه کوشا وفعال باشیم که در غیر این صورت مانعی برای پیشرفت کشور خواهد بود .
5- عدم شناخت دشمن و راههای نفوذ آنان : دشمنان کشور ما همیشه در کمین هستند که از هر طریقی که بتوانند در کشور ما نفوذ داشته باشند و مانع از ترقی و پیشرفت کشورمان شوند. با این وجود ما به عنوان یک ایرانی باید هوشیار و بیدار باشیم تا از مداخله و نفوذ آنها جلو گیری کنیم و راه را بر آنان ببندیم و آنان را در رسیدن به اهدافشان نا کام بگذاریم.و این کار بسیار مهمی است که اگر به آن بی توجه باشیم ویا اینکه راه نفوذ آنها را نشناسیم ، از این طریق مانع از پیشرفت کشورمان در تمام امور از جمله : علمی ، فرهنگی ، اقتصادی، اجتماعی ، سیاسی ، صنعتی و ... خواهیم شد . به همین دلیل باید همیشه آگاه وبیدار باشیم تا فریب آنان را نخوریم و ازنفوذ و سلطه بیگانگان بر کشورمان جلوگیری کنیم .
6- تفرقه و سستی : هرگونه تفرقه چه از طرف دشمنان ما باشد یا در بین خودمان باشد عاملی برای جلوگیری از پیشرفت خواهد بود .و همچنین اگرتک تک ما در کارها کاهلی وسستی داشته باشیم وبا جدیت و پشتکار و علاقه به انجام امور محوله نپردازیم باعث اختلال در انجام امور کشور و عقب ماندگی وعدم پیشرفت کشور خواهیم شد . بنابر این لازم است با اتحاد وپشتکار و خلاقیت در پیشبرد کشورمان نهایت سعی و تلاش را بنماییم .
7- جذب مسائل فرعی ( مثل مدرک گرائی بدون تجربه وتخصص وتعهد ): اگر تنها هدف مدرک گرایی و استخراج فارغ التحصیلان بدون علم وآگاهی و تجربه لازم باشد ، اداره امور کشور و انجام و پیشبرد اهداف دچار اختلال خواهد شد و مانع از پیشرفت خواهد شد .
8 - عدم مدیریت صحیح: اگر برنامه ریزی های امور، خرد وکلان کشور تحت مدیریت صحیح وشایسته و دلسوزانه قرار نگیرد باعث بی نظمی و عدم دست یابی به اهداف مورد نظر می شود ومانعی برای کشور ما ن در راه پیشرفت خواهد بود .
9 - اعتیاد : آلوده بودن بعضی از ا فراد در جامعه باعث رکود در نیروی انسانی فعال وکارامد می شود . واز این طریق هم در انجام کارها اختلال پیش آمده و یکی از موانع پیشرفت محسوب می گردد.
اینکه چرا حفظ ارزشهای فرهنگی اهمیت دارد به این موضوع برمیگردد که فرهنگ نه تنها تجربهها را ذخیره میکند و از نسلی به نسل دیگر میسپارد، بلکه به همین اندازه هم نماینده کشف و جستجوی آینده است.باید دانست که کاربرد فرهنگ از پیشرفت آینده آدمی جداییناپذیر است. موضوع قابل توجه این است که درست است که در سراسر جهان تمامی ملتها و کشورها به توسعه میاندیشند، اما در کنار آن به سوی افزودن مراکز و الگوهای فرهنگی نیز گام برمیدارند. وقتی در مورد ارتباط توسعه و فرهنگ سخن میگوییم باید توجه داشته باشیم که مسئلهای به نام توسعه فرهنگی نیز در این میان نمود پیدا میکند. توسعه فرهنگی به معنای تکامل ارزشهاست و به هیچ وجه در تضاد با حفظ ارزشها نیست. بنابراین هنگامی که روح تازهای در ارزشهای فرهنگی دمیده میشود و چشماندازهای جدیدی رخ مینماید، تحلیل و پذیرش این نورسیده باید در جامعه به نحو شایسته انجام گیرد.این مهم با وارد کردن توسعه در فرهنگ و داخل کردن فرهنگ در توسعه شدنی است.
توسعه هنگامی فرهنگی میشود که ذهن انتقادی درباره چرایی و چگونگی آن در افراد جامعه وجود داشته باشد و مردم در رابطه با آن، بودن یا نبودنش تصمیم بگیرند. باید دانست که اجزای فرهنگ با یکدیگر رابطه ارگانیک دارند و هریک وظیفه و نقشی بر عهده دارند که ممکن است مثبت یا منفی باشد و نظام فرهنگ موجب میشود که هر تغییری در یکی از اجزا، کل مجموعه را تغییر دهد.
فرهنگ امری مداوم و متحرک است که هیچگاه باز نمیایستد و اگر تحول آن متوقف شود از بین میرود.بنابراین نمیتوان منکر وجود تحول مداوم در هیچ یک از جوامع امروزی جهان شد. این موضوع رابطه فرهنگ و توسعه را بازمیتاباند.«توسعه» در لغت به معنای رشد تدریجی در جهت پیشرفتهتر شدن،قدرتمندتر شدن و حتی بزرگتر شدن است(فرهنگ لغات آکسفورد، 2001). طبق تعریف،توسعه کوششی است برای ایجاد تعادلی تحققنیافته یا راهحلی است در جهت رفع فشارها و مشکلاتی که پیوسته بین بخشهای مختلف زندگی اجتماعی و انسانی وجود دارد.
ادبیات توسعه در جهان، بعد از جنگ جهانی دوم مطرح شد و از آن پس تکامل یافت. هدف،کشف چگونگی بهبود شرایط کشورهای عقبمانده (جهان سوم) تا شرایط مناسب همچون کشورهای پیشرفته و توسعهیافته است.
«گونار میردال» معتقد است که توسعه یعنی دور شدن از«توسعه نیافتگی» و رهایی از چنگال فقر و در مواردی هم توسعه به عنوان نوعی حرکت تاریخی و گذار از یک مرحله تاریخی به مرحلهای دیگر تعریف شده است، یعنی همان مرگ تدریجی نظام کهن و تولد و رشد تدریجی نظام تازهای از زندگی.
در تعریف توسعه، گاه با واژههایی همچون توسعه اقتصادی، توسعه فرهنگی و توسعه اجتماعی مواجه میشویم. باید دانست که توسعه مدتهای درازی تنها به معنای رشد اقتصادی بود.اما امروز میدانیم هرچند که رشد اقتصادی عاملی اساسی و ضروری در توسعه است، اما به تنهایی کافی نیست.
در حقیقت هنگامی که این رشد در جهت برآوردن نیازها و خواستهای جامعه و افراد قرار میگیرد، اهداف اجتماعی و فرهنگی نیز در کنار مسائل سیاسی و اقتصادی مطرح میشوند.
امروزه مفهوم توسعه در نظر بیشتر محققان همه جنبههای زندگی بشری را در برمیگیرد. برخی از کارشناسان معتقدند که تعریف توسعه باید از نیازهای انسانی آغاز شود که صرف نظر از پوشاک، خوراک و مسکن به مسائل زندگی معنوی انسان نیز میپردازد. با این که جریان توسعه مستلزم افزایش تولید است، ولی این شرط لازم و کافی نیست.
حدود نیم قرن پیش حادثه ای در تاریخ ایران به وقوع پیوست که برای نخستین بار همبستگی ملت ایران برای رسیدن به حقوقش را در برابر زیاده خواهی های بیگانگان به اثبات رساند .
" نهضت ملی شدن صنعت نفت " نه تنها اقدامی برای بهره برداری از منابع ملی در جهت تعالی کشور بود بلکه به نمادی از غرور و استقلال خواهی ملت ایران تبدیل شد . منابع ارزشمند نفتی ایران به عنوان سرمایه ای ملی در طول قرن بیستم تا انقلاب ملی شدن صنعت نفت همواره مورد سوء استفاده و چپاول بیگانگان قرار داشت و این برای ملت مغرور و عدالتخواه ایران به شدت سنگین و غیر قابل قبول به نظر می رسید . همین مسئله سبب شد تا مردم برای استیفای حقوق پایمال شده ی خود ، به حمایت از سیاستمداران عدالتخواه برخیزند و قدرتهای آن زمان دنیا را مجبور به کرنش در برابر اقتدار خود کنند .
و اکنون نیم قرن بعد تاریخ مو به مو تکرار می شود و یکبار دیگر شاهد صف بندی اهریمنان و حاکمان خودخوانده ی جهان در برابر حقوق مسلم ملت ایران هستیم . امروز " نهضت ملی شدن انرژی هسته ای " نه تنها برای بهره برداری از سوخت پاک و ارزان در جهت سرعت بخشیدن به پیشرفت و تعالی جامعه ی نمونه ی اسلامی برپا شده ، بلکه تبدیل به فرصتی دیگر برای ابراز وجود ملت ایران و بر آوردن فریاد عدالت و برائت از اهریمنان شده است . این مسئله حقیقتا امروز از یک مسئله ی فنی و یا حتی سیاسی خارج و تبدیل به یک مسئله و موضوع حیثیتی شده است همانطور که مسئله ی ملی شدن صنعت نفت بیش از آنکه مربوط به نفت و یا سیاست باشد یک موضوع حیثیتی بود .
شباهتها میان دو اتفاق یاد شده ، یعنی " ملی شدن صنعت نفت " و " ملی شدن انرژی هسته ای " ، آنقدر فراوان است که باز شماری آنها حتی به صورت تیتروار به وقت و مجال بسیار بیشتری نیاز دارد ، اما موردی که بسیار قابل توجه ، شنیدنی و در خور تامل است اینکه ، در هر دوی این رویارویی ها ، اهریمنان استعمار و استثمار به سرکردگی انگلستان و شیطان بزرگ ( آمریکا ) ، ملت ایران را فاقد توانایی و صلاحیت لازم برای داشتن و بومی کردن این صنایع می دانستند و می دانند و همانگونه که در جنبش ملی شدن صنعت نفت ، ملت ایران را با بهانه ی نداشتن صلاحیت به دادگاههای بین المللی کشاندند و این ملت مغرور را تهدید به تحریم نمودند ، امروز هم با همین بهانه و متهم کردن ایرانیان به بی لیاقتی ، تهدید به ارجاع به شورای امنیت و تحریم های احتمالی می کنند ، غافل از آنکه با ملتی مقاوم و به شدت مغرور طرف هستند که " سر به دار می دهد ولی تن به ذلت نمی دهد " .
امروز ما جوانان ایران به پداران خود افتخار می کنیم و با افتخار و غرور در برابر اهریمن فقر و ارتجاع غرب ، سر را بالا می گیریم و استوار می ایستیم و فردا فرزندان ما به ما افتخار خواهند کرد و در برابر اهریمن سر را بالا خواهند گرفت و مغرور خواهند ایستاد .
همه چیز در دست من و توست ...
من اگر برخیزم ، تو اگر برخیزی ، همه برمی خیزند ...
من اگر بنشینم ، تو اگر بنشینی ، چه کسی برخیزد ؟؟؟
چه کسی با دشمن پنجه در پنجه درآویزاند ؟؟؟ ...
برای توضیح هر چه بهتر عوامل پیشرفت و پیروزی انسان بهتر است ابتدا تاثیر داشتن صبر را بیان نمایم:
انواع صبر:
1-صبر بر اطاعت، یعنى شکیبایى در برابر مشکلاتى که در راه اطاعت وجود دارد.
2-صبر بر معصیت، یعنى ایستادگى در برابر انگیزه هاى نیرومند و محرک گناه.
3-صبر بر مصیبت،یعنى پایدارى در برابر حوادث تلخ و ناگوار و عدم برخورد انفعالى و ترک جزع و فزع.
«صبر»از مهمترین ارکان ایمان است،امیر مؤمنان على علیه السلام موقعیت صبر را در برابر ایمان، همانند موقعیت سر نسبت به بدن مى دانند در قرآن مجید نیز کمتر موضوعى را مانند صبر مورد تاکید قرار داده است. حدود هفتاد آیه،از صبر سخن به میان آمده که بیش از ده مورد آن به شخص پیغمبر اسلام صلى الله علیه و اله اختصاص دارد. قرآن براى صابران، اجر فراوانى قائل شده، «انما یوفى الصابرون اجرهم بغیرحساب» و کلید ورود بهشت، صبر و استقامت شمرده شده است، آنجا که مى گوید:
«فرشتگان بر در بهشت به استقبال مى آیند و به آنها مى گویند:«سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبى الدار ،سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان،چه نیکو است سر انجام آن سراى جاویدان »
در حدیث معروف نبوى که در بحث هاى آینده به آن اشاره خواهد شد،صبر نیمى از ایمان شمرده شده است. با این اشاره به سراغ آیات قرآن مى رویم و تعبیرها و تاکیدهاى قرآن را در مساله صبر،مورد توجه قرار مى دهیم.
1- ...انا وجدناه صابرا نعم العبد انه اواب (سوره ص،آیه 44)
2- و جاءوا على قمیصه بدم کذب قال بل سولت لکم انفسکم امرا فصبر جمیل و الله
المستعان على ما تصفون (سوره یوسف،آیه 18)
3- و اسماعیل و ادریس و ذا الکفل کل من الصابرین (سوره انبیاء،آیه 85)
4- قال انک لن تستطیع معى صبرا (سوره کهف،آیه 67)
5- ...قال الذین یظنون انهم ملقوا الله کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله والله
مع الصابرین (سوره بقره،آیه 249)
6- فاصبر کما صبر اولو العزم من الرسل و لا تستعجل لهم کانهم یوم یرون مایوعدون
لم یلبثوا الا ساعة من نهار... (سوره احقاف،آیه 35)
7- فاصبر صبرا جمیلا (سوره معارج،آیه 5)
8- یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون (سوره آل
عمران،آیه 200) 9
- یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوة ان الله مع الصابرین (سوره بقره،آیه 153)
10- قل یا عبادى الذین آمنوا اتقوا ربکم للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنة و ارض
الله واسعة انما یوفى الصابرون اجرهم بغیر حساب (سوره زمر،آیه 10)
11- سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبى الدار (سوره رعد،آیه 24)
12- اولئک یجزون الغرفة بما صبروا و یلقون فیها تحیة و سلاما (فرقان،75)
13- و لنبلونکم بشى ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و
بشر الصابرین (سوره بقره،آیه 155)
14- ...و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر (سوره عصر،آیه 3)
نقش خانواده در پیشرفت جامعه
انسان موجودى اجتماعى است که پیش از هر چیز به خانواده نیاز دارد، چنان که براى تحقق بخشیدن به فرایند رشد و تکامل خویش به ارتباط با دیگران نیازمند است. خانواده تاثیر غیر قابل انکاری در پیشرفت و تعالی همه جانبه دارد و اگر خانواده را یک جامعه کوچک بدانیم پیشرفت آن پیشرفت کل حامعه را در بر خواهد داشت .
خانواده از نگاه قرآن :
خانواده یک واحد اجتماعى است که هدف از آن در نگاه قرآن، تأمین سلامت روانى براى سه دسته است: زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان. همچنین هدف، ایجاد آمادگى براى برخورد و رویارویى با پدیده هاى اجتماعى است.
در آیه 74 سوره فرقان مى خوانیم:
(والذین یقولون ربّنا هب لنا من أزواجنا قرّة أعین و اجعلنا للمتقین إماماً)
و کسانى که مى گویند خداى ما ما را از همسران مان نور چشمان ببخش و ما را پرهیزکاران گردان.
این آیه بر اهمیت خانواده و پیش آهنگى آن در تشکیل جامعه نمونه انسانى اشاره دارد، چنان که پیوندهاى سالم و درخشان خانوادگى را ایده آل پرهیزکاران معرفى مى کند. ارزش خانواده پیش از هر چیز بر پایه مودّت و دوستى بین اعضاى آن استوار است، اعضایى که انجام حقوق متقابل، آنان را در کنار یکدیگر نگاه داشته است و اگر این جریان بر اساس دوستى و تفاهم و برکنار از منیّت ها ادامه یابد به کمال انسانى مورد انتظار خواهد انجامید.
از نگاه قرآن, خانواده, مدرسه محبت و دوستى است، در آیه 21 سوره روم آمده است:
(و من آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودّة و رحمة إنّ فى ذلک لآیات لقوم یتفکّرون)
از نشانه هاى او این است که از خود شما جفتهایى براى شما آفرید تا نزد ایشان آرامش یابید، و میان شما دوستى و مهربانى برقرار ساخت. همانا در این نشانه هایى است براى آنان که مى اندیشند.
تربیت و تادیب جامعه سازان آینده (کودکان )
نوزاد انسان بیش از هر موجود دیگر نیازمند پدر ومادر(خانواده ) و حمایت آن دو مى باشد و نمى تواند به تنهایى به زندگى ادامه دهد، با آن که جانداران دیگر مى توانند پس از تولد نیازهاى اولیه خود را تا اندازه اى تأمین کنند. در این مسئله گرچه نیازهاى جسمى کودک مانند غذا، لباس و مصونیت در برابر خطرها مورد نظر است، اما بعد دیگر وجود او یعنى روان و شخصیت کودک نیز اهمیت دارد، زیرا شخصیت و روحیات او نیز در خانواده شکل مى گیرد و نخستین سنگ بناى آن گذاشته مى شود.
نقش زن در خانواده و پیشرفت جامعه
زن بعنوان مدیر خانواده و نقش اساسی آن در تربیت فرزندان یکی از ارکان های توسعه و پی ریزان پیشرفت و تعالی هر جامعه ای می باشد.
نقش زنان در جامعه در حال تغییر است و زنان توانایی بالایی در دستیابی به صلح از طریق فعالیت در انجمن ها و تغییر باورهای ذهنی افراد برای ساختن جامعه یی آگاه و دوستانه تر دارند. از زنان توانمند و کوشا به عنوان عنصر مهم در دنیای امروز برای ساختن جوامعی موفق و پیشرفته می توان نام برد.
نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی، کمک و یاری زنان دوشادوش مردان در پشت جبهه های دوران 8 سال دفاع مقدس، نقش زنان در عرصه های مختلف جامعه به خصوص در تحکیم بنیان خانواده، ترویج ارزش های دینی و اسلامی در جوانان در کودکی ، از جمله موارد موثر حضور زنان در جامعه و خانواده می باشد.
ما همچنین می دانیم که مردان تسلط و قدرت نفوذ بیشتری در سیاست سازی و تصمیمات فرهنگی برای قرن های متمادی داشته اند. چیزی که کمتر آشکار است قدرت زنانی است که به واسطه آداب و سنن فرهنگی دست و پا بسته و محدود نیستند و نیرو و قدرت اصلی در بازسازی جوامع از درون را دارند. زنان این خدمات را برای خود، خانواده هایشان، جوامع و فرهنگشان انجام می دهند. اثرات این فعالیت و کار بی صدای زنان نه تنها دنیای درونی آنها را تثبیت و متوازن می سازد بلکه به بیرون نیز برای استحکام و ثبات بخشیدن به دنیایی بزرگ تر سرایت کرده و تاثیرگذار است.
حمایت از فعالیت زنان توسط سیاستمداران در رسیدن یک ملت به ثبات، رفاه، اتحاد، یکپارچگی و حل تعارض ها کمک می کند. زنان برای ارتقا بخشیدن به سطح زندگی شهروندان با همکاری شان و در اوج آرامش آنها را توانمند کرده و به فرهنگشان ثبات بیشتری بخشیده و نقطه آغازی برای ثبات روابط بین فرهنگی هستند
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( سه شنبه 87/6/19 :: ساعت 2:23 صبح )
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( سه شنبه 87/6/19 :: ساعت 2:23 صبح )