پذیرش زن یا مرد بودن
منظور از « هویت » آگاهی و پذیرش نوجوان نسبت به طبقهبندیهای اجتماعی است که در آن زندگی میکند و این که بتواند با توجه به ویژگیها و خصوصیات خاص خود در عین آن که مستقلانه عمل میکند، احساس تعلق و وابستگی به گروه بهخصوصی نیز بکند و به عبارت سادهتر، نوجوان بتواند تصویری یکپارچه از خود به عنوان فردی یگانه، در ذهن داشته باشد.و از همه مهم تر نسبت به زن یا مرد بودن خود پذیرش داشته باشد.
«رشد هویت » را معمولاً یکی از جنبههای « رشد خود » به حساب میآورند. مهمترین موضوعات مربوط به «رشد خود» عبارتند از: رشد خودانگاره، عزت نفس یا ارزشنهادن به شایستگیهای خود ، رشد انگیزهی پیشرفت و خودانگارهی تحصیلی، رشد شناخت اجتماعی و رشد هویت. گام اصلی در رشد هویت، جدا شدن خودانگارهی نوجوان از خودانگارهی عمومی خانواده است. این «جدایی » از آغاز زندگی کودک به صورتهای مختلفی از جمله، جدا شدن از آغوش مادر، همانندسازی با یکی از والدین و ... مشاهده شده، در دورهی نوجوانی به حدی میرسد که خود را کاملاً متمایز از دیگران و مستقل میبیند.
مهمترین عوامل مؤثر بر شکلگیری هویت نوجوان از نظر دکتر لطفآبادی (1378)، عبارتند از:
1ـ عوامل شناختی/2ـ عوامل مربوط به والدین/3ـ عوامل مربوط به مدرسه/4ـ عوامل اجتماعی ـ فرهنگی
5ـ ترتیب تولد و فاصلهی سنی فرزندان در خانواده/6ـ رفتار نوجوان/7ـ گفتگو در جریان حل اختلافات
8ـ خیالپردازیهای نوجوانان
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:45 صبح )
بلوغ دخترانه
علائم بلوغ در دختران ممکن است در برخی موارد با اضطراب در میان دختران همراه شود، در جوامع و خانواده هایی که
آموزش جنسی کافی به نوجوانان ارائه نمی شود، اولین علائم ممکن است با تعبیراتی نادرست از جنسیت ، ... و یا
احساس بیماری ، طرد شدگی و سردرگمی در دختران همراه شود.
اگر دختر نوجوان را در این دوران از برخی فعالیت های اجتماعی یا ورزشی دور نگهداریم، این مساله می تواند تاثیرات منفی در ساختار شخصیت وی بگذارد.
نوجوان ممکن است تصور کند که این تغییرات نوعی بیماری است، به ویژه آنکه برخی از دختران در این دوران دستخوش
اختلالات خلقی ملایم شده، بی حوصله، گوشه گیر و عصبی و یا بهانه جو و پرخاشگر می شوند. تمام این نشانه ها
ممکن است نوجوانی که تجربه و یا اطلاعات کافی درباره دگرگونی های بلوغ و تغییرات جسمی ندارد را دچار اضطراب کند.
از همین رو بسیار ضروری است که از پیش، برای تجربه کلیه مراحل بلوغ و ظهور آن در جسم و روان مطلع و دارای آمادگی
باشد و بداند که چگونه باید با آن روبرو شود و یا معنای این رخداد ها در بلوغ برای وی چیست.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:45 صبح )
تازه بالغان ،وسوسه های رنگارنگ
بلوغ به تناسب سن نیازها و رفتارهای جدید برای نوجوان میآفریند که بخشی از آنها به اختصار به این شرح است:
گروه دوستی همسالان امکاناتی برای مشاوره ، یادگیری مهارتهای جمعی،کسب آگاهی، تمرین استقلال، در میان گذاشتن مشکلات و احساسات بلوغ ، کنترل رفتار و روابط عاطفی گستردهتر در اختیار نوجوان قرار میدهد.
تمایل به عضویت در گروههای دوستی: گروه دوستی همسالان امکاناتی برای مشاوره ، یادگیری مهارتهای جمعی،کسب آگاهی، تمرین استقلال، در میان گذاشتن مشکلات و احساسات بلوغ ، کنترل رفتار و روابط عاطفی گستردهتر در اختیار نوجوان قرار میدهد. گروههای دوستی به بهبود روابط عاطفی و اجتماعی و سازگاری وی کمک میکند و نوجوان را در معرض تعامل انسانی و دلخواه قرار میدهد. افراد در سن بلوغ دوستانی را ترجیح میدهند که هوش، شکل ظاهری، استعدادهای ویژه و داشته و انعطافپذیر و مهربان و مشتاق باشند.
یک دوست چه الگو باشد و چه نیاز به کمکی داشته باشد یا حتی حسهمذات پنداری ایجاد کند ، برای نوجوان محترم است. نوجوان در دوره بلوغ نسبت به گروه دوستانش تعصب دارد و بدون قضاوت آنها را افرادی شایسته و لایق میپندارد.
تحرک: نوجوان سرشار از انرژی است. بخشی از این انرژی که از سوخت و ساز ویژه بدن وی ناشی میشود در راه انگیزش جنسی صرف میشود و بخش دیگر به صورت مبارزه طلبی، پرخاشگری، حادثهجویی، سرکشی، عصیان و حرافی تجلی مییابد. در این باره ورزش بهترین روش تخلیه انرژی محسوب میشود که سلامت جسم و روح وی را به ارمغان میآورد.
نداشتن تعادل رفتاری: تغییرات پر دامنه و سریع بلوغ موجب میشود نوجوان تقدم و تاخر کارهایش را از دست بدهد. او نمیتواند برای روزمرگیاش اولویت خاصی را برگزیند و از این رو ممکن است در امور درسیاش به افت و بیانگیزگی دچار شود. یا برای مثال، تعادلی منطقی میان ساعات بازی و خوابش برقرار نکند. ممکن است انرژی زیادی برای یکی از فعالیتهای روزمره صرف کند و از کارهای دیگر باز ماند. کمک و مشاوره والدین در این باره ضروری است.
بدبینی و شک: ارزش قائل شدن بیش از اندازه و مطلق برای هنجارهای اخلاقی و احتمالا نیافتن آنها در رفتار و کردار والدین و اطرافیان ، احساسات نوجوان را برمیانگیزد و او را به شک و تردید دچار میکند. این تردید و بدبینی پس از آن ممکن است به رذایل اخلاقی نظیر استعمال دخانیات و مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی، رفتارهای پر خطر یا حتی اعتیاد به مصرف قرصهای آرامبخش منجر شود. هدایت نوجوان، بازآفرینی ارزشها و کمک به وی برای درونی کردن آنها در این باره شیوهای کارآمد است.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:45 صبح )
بلوغ دختران و وظیفه ی مادران
در دوران نوجوانی ذهن انسان همانند سیستم بدن دستخوش تغییرات سریع میشود.
پدر و مادرها نه تنها ناگزیر از انطباق با شرایط جسمانی تازه نوجوانانشان هستند بلکه در عین حال لازم است از تغییرات روانی دنیای نوجوانان نیز آگاه باشند.
نوجوان دختر و پسر هر کدام مسائل خاص مخصوص به جنسیت خود را دارند و اصلا تفاوت ها ی این دو جنس در این سنین بسیار مشهود می شود. پس پدر ومادر با توجه به اینکه نوجوان شان دختر است یا پسر ، وظایف متفاوتی دارند . در این مقاله ما بیشتر راجع به دختران صحبت می کنیم و تاثیر ارتباط مثبت و موثر مادر با دختر در این سنین.
بیان اینکه نوجوانان اغلب به پیامد کارهایشان نمیاندیشند ، مگر آنکه دچارش شوند ، بیمقدار شمردن دوران نوجوانی نیست، تنها آگاهی از واقعیت آن است و به همین دلیل نوجوانان به پدران، مادران و بزرگسالان مسئول نیازمندند تا هدایتشان کنند. نوجوانان فکر میکنند انسان از اشتباهات خود زندگی را میآموزد و حق با آنهاست.همه ما از خطاهایمان درس عبرت میگیریم اما پارهای از خطاها بسیار گران تمام میشود.
آنها به وسیله ارتباط با پدر و مادر خود و رهبران جوان یا دیگر نوجوانانی که مورد تحسین و احترامشان هستند با رفتارهای مخاطرهآمیز آشنا میشوند.فردی که راههای بهتری را برای بیان احساسات خود به نوجوانان میآموزد و صمیمانه به آنان علاقهمند است میتواند برایشان الگو و سرمشق خوبی باشد. نوجوان با دیدن الگوی مورد تحسین خود که همواره درصدد ایجاد اهدافی برای آینده است، برای خود هدفهایی تعیین میکند و برای تحقق آنها میکوشد.
فردی که راههای بهتری را برای بیان احساسات خود به نوجوانان میآموزد و صمیمانه به آنان علاقهمند است میتواند برایشان الگو و سرمشق خوبی باشد.
شاید زمانی که دختری نوجوان به مادرش میگوید ، شما درک نمیکنید ، حق با او باشد. دختر نوجوان همه چیز را از نگاه خود میبیند و گهگاه مادر با پافشاری و سماجت میخواهد دریابد که افکار دخترش از کجا سرچشمه گرفته است. نوجوانان تصور میکنند در مرکز هستی قرار گرفتهاند و دنیا به تماشای آنها ایستاده است.
اگر مادری به فرزندش اعتماد دارد و این اعتماد و باور خود را با عشق و محبت به گوش نوجوان خود برساند توافق نداشتنشان به دشمنی و اجتناب از همدیگر منجر نمی شود .از راه ایجاد ارتباط است که دختری نوجوان به دیدگاههای دیگر پی میبرد و نگرش خود را تقویت میکند. اگر مادری به فرزندش اعتماد دارد و این اعتماد و باور خود را با عشق و محبت به گوش نوجوان خود برساند توافق نداشتنشان به دشمنی و اجتناب از همدیگر منجر نمی شود ، مادران و فرزندان درصدد حل اختلاف خود برمیآیند ، گفتوگو قطع نمیشود و صدای هیچ کدام بالا نمیرود ، آنان با آرامش به حرفهای همدیگر گوش میدهند و مادر از دیدگاههای متضاد نوجوانش دچار ترس نخواهد شد.
یکی از روشهایی که مادر برای کاستن از خودمحوری دخترش میتواند به کارگیرد استفاده از همدلی و همدردی است. با آموزش پذیرفتن دیدگاههای دیگران شدت خودمحوری در آنان کاهش مییابد. یکی از روشهایی که مادر برای کاستن از خودمحوری دخترش میتواند به کارگیرد استفاده از همدلی و همدردی است. دختری میگوید: دلم میخواست فریاد بکشم و به مادرم بگویم که کمی هم با من همدردی کن و همیشه از دیگران طرفداری نکن. این آرزوی هر دختری است که مادرش آزادانه و به راحتی در مورد هر مسئلهای با او درددل کند اما نوجوان میخواهد مادرش از یاد نبرد که مسائل بزرگسالان ممکن است بیش از طاقت او باشد. نوجوانان خواهان آن هستند که مادرانشان با آنان صادق باشند و تنها در مورد پارهای از مسائل و نه همه آنها حرف بزنند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:45 صبح )
تعارضات خانوادگی و تخریب دختران
زن و مرد با انتخاب همسر، سفر پر فراز و نشیبی را آغاز میکند که شمار زیادی از اعضای جامعه به ویژه نسلهای بعدی را در بر خواهد گرفت. خانواده به مثابه نخستین پایگاه آموزش و پرورش، اساسیترین عامل شکلگیری شخصیت و هویت فرزندان میباشد. به همین لحاظ هر گونه نارسایی و یا ناهنجاری در ساختار خانواده میتواند در روند رشد و پرورش کودکان تأثیر کاملاً نامطلوبی داشته باشد.
امروزه ثابت شده است به همان میزانی که فضای خانواده مهآلود باشد ، بهداشت روانی فرزندان نیز به همان نسبت در معرض خطر و آسیب قرار میگیرد. در صورتی که خانوادهها فلسفه وجودی خود را به بوته فراموشی بسپارند و یا اصولاً ندانند با چه هدفی تشکیل یافتهاند، چهره مقدس خانواده خدشهدار گردیده و ستیزهجوییها، مجادلهها، طردها و قهرها، تأییدها و تکذیبهای ناروا و نابخردانه بر فضای خانه بال خواهد گشود و در این میان والدین که عهدهدار مدیریت، هدایت و اداره امور خانوادگی میباشند به کلی نقش و نفوذ منطقی و ارشادی خود را از دست خواهند داد.
در یک چنین خانوادههایی فرزندان احساس آرامش و ایمنی نداشته و با مشاهده نابسامانیهای موجود در خانه، مدام نگران آیندهشان میباشند.
در اینجا باید این نکته را متذکر شد که محیط و شرایط خانوادگی میتواند عاملی تشویق کننده و یا بازدارنده در زندگی فرزندان باشد. خانوادههایی که افراد آن با هم هستند، با هم کار و تفریح میکنند، همیاری و در امور مختلف رایزنی و اتفاق نظر دارند نوجوانانی با اعتماد به نفس بالا خواهند داشت.
اما کودکان و نوجوانانی که در خانوادههایی پرتنش همراه با سوءظن و عیبجوییهای همیشگی رشد میکنند و بزرگ میشوند در پیدایی و تشخیص هویت خویش دچار سردرگمی و تناقض شده و بسیار شده که به بیراهه میروند.البته دختران به علت آسیب پذیری بالاتر ،تاثیر بیشتری می گیرند. برآورده نشدن نیازهای شخصیتی و اجتماعی نوجوانان در حد معقول، مشکلات فراوان رفتاری برای آنان و بخصوص دختران نوجوان در پی خواهد داشت.
دختران نوجوان در شرایط نامساعد و ناسازگار خانوادگی فشار بیشتری احساس کرده و در معرض ظلم و آسیبهای بیشتر روحی و روانی نسبت به پسران نوجوان قرار دارند.در سنین نوجوانی که مرحله شکلگیری شخصیت و آماده شدن برای ورود به عرصههای مختلف زندگی است و باید از حمایتها و راهنماییهای عاطفی پدر و مادر بهرهمند گردد، چنانچه یک دختر نوجوان احساس ناامنی و بیپناهی کند دچار انواع اختلالات رفتاری و شخصیتی خواهد شد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:45 صبح )
فرصتی که تکرار نمی شود
نگاهی به ویژگیهای دوره جوانی(2)
در مقاله ی قبل با عنوان «جوانی یعنی همه چیز ، قدر بدان » راجع به برخی از خصوصیات جوانی صحبت کردیم و در این مقاله راجع به پاره ای از خصوصیات دیگر سخن خواهیم گفت.
رشد عقلی و سیر تکاملی
جسم و جان جوان در یک حرکت همه جانبه پیوسته رو به رشد است. در پیکر پر رمز و راز جوانان هر لحظه تحولی عظیم صورت میگیرد. نیروی عقل جوان، هر روز و هر شب در جایگاه متکاملتری قرار میگیرد و این تحول مبارک و پربرکت تا نهایت سنین جوانی ادامه دارد و در واقع یکی از شاخصههای جوانی وجود همین سیر تکاملی اوست.
امام علی(ع) میفرمایند:
«رشد عقلی انسان در 35 سالگی به حد کمال میرسد و پس از آن هرگونه رشد دیگری که باشد براثر تجربه است.»
و در جای دیگر میفرمایند:
«العقل عقلان: عقل الطبع و عقل التجربة و کلاهما یؤدی الی المنفعة؛
عقل دو نوع است: عقل طبیعی و عقل تجربی که هر دو مایه منفعت است.»
الف) عقل طبیعی (منظور رشد طبیعی و جرمی و فیزیکی عقل است) که همان طور که گفته شد تا 35 سالگی رشد طبیعی و فیزیکی عقل ادامه دارد که در این رشد ، تغییراتی در سیستم مغز و اعصاب و عروق صورت میپذیرد و شکل مادی جایگاه فکر و اندیشه ، کامل میشود و به رشد نهایی خود میرسد.
ب) عقل تجربی (منظور رشد اکتسابی و آموزشی عقل است) که این رشد بر اثر آموزشها و دریافتهای تجربی و علمی صورت میگیرد پس در این رشد هرچه اندوختههای علمی و تجربی بیشتر باشد نیروی عقل از توان بیشتری برخوردار است. روایاتی دیگر نشان میدهد منظور از عقل، همین رشد اکتسابی و آموزشی است که بیان میشود عقل میتواند رشد دائمی داشته باشد که ناظر به اینگونه رشد عقلی بر اثر تجربی است که نمونه آن فرمایش امام علی(ع) است که میفرمایند:
«العقل غریزة تزید بالعلم و التجارب؛
عقل نیرو و غریزهای است که بر اثر دانش و تجربه بیشتر میگردد.»
جوانان باید از رشد عقلی خود در زمینههای علمی و تجربی استفاده کنند و آن را ارتقاء دهند.پاک دلی و رقت قلب جوان
جوانان به طور طبیعی کمتر از بزرگترها در تاریکیهای روحی و قساوت قلبی غوطهورند و غالباً دارای دلی روشن، قلبی پاک و روح و فکری جوان میباشند. به همین دلیل است که زودتر از بزرگترها به سوی حق و فضیلت رو میآورند. این خوی و خصلت نیکو است که مایه تمایل جوان به خیر و نیکی است. در ابتدای دعوت به اسلام، در زمانی که پیران و بزرگان قریش پیامبر(ص) را تکذیب میکردند ، جوانان با همین خصلت و خوی پسندیده پیامبر را یاری کردند.
رقت قلب جوان باعث میشود که به سوی حق گرایش پیدا کند.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:45 صبح )
انتقاد می کنم اما انتقاد نکن
خصوصیات عاطفی دوره نوجوانی و جوانی
1- عدم تعادل و بیثباتی عاطفی یکی از بارزترین ویژگیهای این دوره میباشد. اکثر اوقات به هنگام بروز خشم نمیتوانند رفتار و گفتار خود را کنترل نمایند ، خیلی زود متاثر میشوند ، به خصوص زمانی که احساس میکنند کسی به حرفشان گوش نمیدهد و به همین خاطر دست به اعمال ناخوشایندی میزنند و سپس پشیمان شده ، خود را سرزنش میکنند. حساسیتها و هیجانات ناشی از زودرنجی که از خصوصیات دائمی این دوران میباشد ، اغلب به علت تغییرات و تحولات غدد داخلی و میزان ترشحات هورمونها و نوع تربیت و آموزش دوران گذشته است که در مجموع وضع زندگی عاطفی آنها را تغییر میدهد و گاهی با کوچکترین برخوردی عصبانی میشوند ، و به هنگام عصبانیت و خشم ممکن است به گریه متوسل شوند و یا غمگین و افسرده به تنهایی پناه ببرند.
حساسیتها و هیجانات ناشی از زودرنجی که از خصوصیات دائمی این دوران میباشد ، اغلب به علت تغییرات و تحولات غدد داخلی و میزان ترشحات هورمونها و نوع تربیت و آموزش دوران گذشته است که در مجموع وضع زندگی عاطفی آنها را تغییر میدهد و گاهی با کوچکترین برخوردی عصبانی میشوند. 2- مورد توجه همسالان واقع شدن و به خصوص تایید آنها را کسب نمودن و افزودن دوستان همجنس باعث میشود که اهمیت بزرگسالان در نزد آنها کمتر از همکلاسان و همسالان باشد، بنابراین کسب استقلال عاطفی از والدین نیز در این دوره از اهمیت خاصی برخوردار میباشد.
3- تحمل شنیدن انتقاد و سرزنش را ندارند ، ولی بر عکس خودشان از دیگران انتقاد میکنند که گاهی اوقات منجر به اختلاف نظر با والدین میشود و باعث عدم ارتباط صمیمانه با آنها میگردد.
4- احساسات فداکارانه و مبارزه با ظالم و دفاع از مظلوم و ستمدیده در این دوره ظاهر میشود.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:45 صبح )
نسازی ، ساخته می شوی
انتخاب ارزش ها، باورها و هدف های زندگی، مشخصه های اصلی هویت را تشکیل می دهند. شکل گیری هویت در جوانی با عواطف، خود پنداره و عزت نفس فرد رابطه تنگاتنگی دارد و تمایل قوی جوانان برای ساختن هویتی مستقل به جنبه های دیگر تحول آنان گسترش می یابد. احساس تعلق و تعهد به خانواده، قوم، فرهنگ، ملت و مذهب، از مولفه هایی هستند که ارتباط تنگاتنگی با هویت دارند.
شکل گیری هویت در جوانی با عواطف، خود پنداره و عزت نفس فرد رابطه تنگاتنگی دارد و تمایل قوی جوانان برای ساختن هویتی مستقل به جنبه های دیگر تحول آنان گسترش می یابد. احساس تعلق و تعهد به خانواده، قوم، فرهنگ، ملت و مذهب، از مولفه هایی هستند که ارتباط تنگاتنگی با هویت دارند.
هویت لازمه نظام اجتماعی است و هر گونه تاخیر یا انحراف در شکل گیری هویت موفق می تواند منجر به پراکندگی یا بحران هویت گشته که خود بسیاری از ناهنجاری های فردی و اجتماعی را در پی دارد. به همین دلیل دولت مردان و نظام سیاسی به هویت اهمیت بسیاری می دهند.
جوانان هر کشور از آن روی که بدنه فعال، پویا و انگیزه هر ملت و بهترین منابع انسانی در زیست جمعی محسوب می شوند ، سهم موثری در تضمین حیات فرهنگی و ملی ملت دارند. دستیابی به هویت موفق در ابعاد فردی، دینی و ملی در جوانان، هم درجه امید به آینده را بالا می برد و هم مایه اعتماد نهادهای اجتماعی به ویژه نهاد حکومت به آنان و نقش آنها در ضمانت زیست جمعی در دهه های آینده است. بنابراین کیفیت و درجه هویت فردی، دینی و ملی آنان می تواند نقش موثری در توسعه فرهنگ ملی و دینی کشور ایفا نماید.
تقلید کورکورانه، از پیامدهای بحران هویت در جوانان است.
ناصر قاسم زاده دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت روانی جامعه گفت: در دوره نوجوانی و جوانی، اساسی ترین تحولات زندگی انسان به وقوع می پیوندد. بنابراین شکل گیری هویت مستقل در جوانان می تواند بیشترین تاثیر را در سرنوشت آنها داشته باشد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:45 صبح )
حوصله ندارم!!!
علل و روشهای درمان یک اختلال رفتاری در نوجوانان
امروزه، در جامعه نوجوانانی را مشاهده میکنیم که سر در گریبان مبهوت، افسرده و عصبی هستند، چهرههای در هم کشیدهای دارند و هر کس به آنها میرسد میگوید مگر کشتیهایت غرق شده . آری این علایم و علایم دیگری که به آن اشاره خواهد شد، نشان از یک بیماری به نام افسردگی دارد.
افسردگی از شایعترین اختلالات خلقی و عاطفی و بزرگترین بیماری روانی قرن حاضر است. در گذشته تصور میشد که افسردگی مربوط به دوره بزرگسالی است و کودکان و نوجوانان کمتر به آن مبتلا میشوند. اما امروزه تحقیقات جدید نشان میدهد افسردگی از مشکلات رایج بین نوجوانان و جوانان است. شناخت و تشخیص افسردگی در دورههای نوجوانی و جوانی به دلایلی مشکل است. زیرا نشانههای افسردگی از نظر بالینی کمتر مشهود است. در ضمن نوجوانان و جوانان کمتر احساسات خود را بروز میدهند و بیشتر مـســائــل را انـکــار مــیکـنـنــد. هـمـچـنـیـن نـوجـوانـان افتوخیزهای خلقی زیادی از خود نشان میدهند. این افتوخیزها هم بویژه در آغاز نوجوانی مشاهده میشود. به دلیل همین تشخیص افسردگی در نوجوانان کار نسبتا دشواری است.
افسردگی در نوجوانان را باید بسیار مهم تلقی کنیم ، چرا که اگر از مدت خاص بگذرد، علایم عادی آن تبدیل به علایم مرضی خواهد شد و ماندگاری رفتاری ناشی از تداوم این حالت میتواند زیانهای جبران ناپذیری بر آینده آنان به وجود آورد.
علایم افسردگی
در نوجوانان افسردگی به صورت حالات هیجانی، بیقراری و نداشتن آرامش و قدرت در توجه و تمرکز فکر و ناتوانی در کنترل فعالیتهای ذهنی تجلی میکند. نوجوان احساس خستگی میکند و از دردهای متناوبی گلهمند است. عقبماندگی درسی دارد و آن را معلول بیماری و زمانی در اثر فقدان قدرت توجه و تمرکز میداند. افسردگی در نوجوانان را باید بسیار مهم تلقی کنیم ، چرا که اگر از مدت خاص بگذرد، علایم عادی آن تبدیل به علایم مرضی خواهد شد و ماندگاری رفتاری ناشی از تداوم این حالت میتواند زیانهای جبران ناپذیری بر آینده آنان به وجود آورد.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:45 صبح )
راهکاری سحر آمیز برای رابطه بهتر
به طور کلی احساس عظمت و ابهت یکی از خواهش های فطری و تمنیات طبیعی انسان است که در نوجوانی به اوج می رسد. اگر این احساس در نوجوان به خصوص تحت تأثیر دوستانش تحریک شود ، او به هر قیمتی می کوشد آن را ارضاء و اقناع کند.
نوجوان به خاطر تمایل شدیدش به خودنمایی و تشخص طلبی کوشش می کند تا جایی که میسر است از افرادی که آنها را مهم و ممتاز و بلند پایه به حساب می آورد پیروی نماید و صفات آنان را الگوی شخصیت سازی خود قرار دهد. به این امید که هر چه زودتر اعتباری کسب کند و مورد توجه عموم قرار گیرد.
او بر اساس حق برتری جویی اش، شیفته مخاطره جویی و کارهای قهرمانی است. می خواهد شخصیت خود را بر طبق شخصیت قهرمانان و افراد شاخص مورد نظرش بسازد و اعمال آنان را سرمشق کارهایش قرار دهد. گاه از قهرمانان ورزشی تقلید می کند و در رفتار و گفتار خود از آنان پیروی می نماید و تصاویرشان را بر دیوار اتاقش نصب می کند و برای نیل به مقام قهرمانی به کارهایی فراتر از استعداد خود دست می زند و یا مرتکب کارهای خطرناک و خلاف مصلحت می شود. گاهی پیرو بازیگران سینما می شود و کارهای ساختگی و غیرواقعی آنان را برنامه زندگی حقیقی خود قرار می دهد و این گفتار نادرست را مایه افتخار و شهرت خویش می پندارد. ممکن است مانند آنان راه برود ، حرف بزند ، نگاه کند و بخندد.
برای جلب اعتماد نوجوانتان باید به ارزش ها، نیازها و علایقش پی برده و در حد ممکن در جهت تحقق آنها گام بردارید و در این راستا قول و قرارتان را زیر پا نگذارید.
از سوی دیگر بسیاری از والدین ناراحت و گله مندند که فرزندشان به سخنان آنان گوش نمی کنند و نقطه نظرهایشان را نادیده می گیرند. حال آنکه بی توجهی بچه ها به نقطه نظرهای بزرگترها حاکی از آن است که هنوز انگیز های باطنی و نیازهای فطری شان تامین نشده است.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمدحسین ( دوشنبه 89/2/13 :: ساعت 8:45 صبح )